۵۶ نتیجه برای دهقان
فیروز ولی پور، حبیب اله دهقان شهرضا، غلامحسین پورتقی، مهدی جهانگیری، مهناز مذاهبی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه: صدا یکی از عوامل زیان آور محیطهای صنعتی است که اختلالاتی از قبیل نقص شنوایی، پر فشار خونی، آزردگی، اختلالات خواب، افزایش تعداد تنفس و مصرف اکسیژن را به وجود میآورد. هدف این پژوهش اندازهگیری و ارزیابی میزان مواجهه پرسنل با صدا در واحدهای مختلف صنعتی و اداری مجتمع دانشگاهی هوا و فضا در جنب فرودگاه مهرآباد بود. روشها: در این مطالعه به دلیل تنوع هواپیماهای موجود در سیستم حمل و نقل هوایی و متغیر بودن تعداد پروازها در طول روز دوزیمتری فردی هشت ساعته، در یک دوره یک هفتهای و همچنین آنالیز اکتا و باند در سالن تونل باد انجام شد. صداسنج (مدل ۴۴۰CEL) و دوزیمتر۲۸۲(مدل-CEL ) جهت اندازهگیری استفاده شد. دادهها با استاندارد کمیته فنی بهداشت حرفهای ایران و انجمن دولتی متخصصین بهداشت صنعتی آمریکا (ACGIH -۲۰۰۵) مقایسه گردید. یافتهها: مقادیر به دست آمده از دوزیمتری سر و صدا در سالنهای ساختdB ۷/۹۶، آهنگری و جوشکاری dB ۶/۹۹، آیرودینامیک dB۹۴، مدل سازی و نجاری dB ۶/۹۹، ورق کاری dB ۹۵، کارگاه تونل باد dB ۹۴، ساختمانهای اداری ستاد dB ۷۷، دفتر طراحی dB ۷۷و ایستگاه نگهبانی dB ۷۶ بود. نتایج آنالیز اکتاوباند سالن تونل باد در فرکانسهای ۱۲۵، ۲۵۰، ۵۰۰، ۱۰۰۰، ۲۰۰۰، ۴۰۰۰ و ۸۰۰۰ هرتز به ترتیب ۱/۹۷، ۵/۹۵، ۱/۹۳، ۲/۹۰، ۵/۸۵، ۶/۷۷ و ۴۶/۶۸ دسی بل بدست آمد. نتیجهگیری: میزان سرو صدا بالاتر از میزانهای استاندارد ACGIH و کمیته فنی بهداشت حرفهای کشور میباشد و برای پیشگیری از پیامدهای مواجهه با سروصدا توصیههایی ارایه گردید. واژههای کلیدی: آلودگی صوتی، صداسنجی، دوزیمتری صدا، فرودگاه مهر آباد
سعید صالحی، عماد دهقانیفرد، رضا قنبری، احمد عامری، احمد جنیدی جعفری، مهدی فرزادکیا، رامین نبیزاده، محمدمهدی بانشی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه: کیفیت کمپوست تولیدی، یکی از پارامترهای مهم و تأثیرگذار در کیفیت و فروش کمپوست بوده، مواد خارجی موجود در کمپوست اهمیت ویژهای دارند. در این مطالعه، کیفیت مواد خارجی موجود در کمپوست تولیدی کارخانههای خمین و تهران مطالعه شد. روشها: این مطالعه به مدت ۹ ماه بر روی کمپوست تولیدی در کارخانههای کمپوست خمین و تهران، با نمونهبرداری مرکب تعداد ۱۰ نمونه از کمپوست تولیدی برداشته شد و مواد خارجی آن از قبیل شیشه، پلاستیک، فلز، مواد خارجی و سنگریزه مورد آنالیز قرار گرفت و از آزمون t برای مقایسه میانگین دادهها استفاده شد. یافتهها: میانگین درصد شیشه، پلاستیک، فلز، مواد خارجی و سنگریزه در کمپوست تولیدی تهران ۶۲/۰، ۲۲/۰، ۰، ۸۴/۰ و ۲۴/۲ درصد به دست آمد. در کمپوست خمین به ترتیب ۱۷/۱، ۱۷/۰، ۰۲/۰، ۳۶/۱ و ۶۱/۳ بود، که در محدوده استانداردهای مورد نظر میباشد. همچنین با توجه به آزمون آماری اختلاف معنیداری بین میانگین پلاستیک نمونههای کمپوست خمین و تهران مشاهده نشد، ولی میانگین سایر اجزاء اختلاف معنیدار با هم داشت (۰۰۰۱/۰ < P). نتیجهگیری: به طور کلی، کمپوست تولیدی کارخانههای تهران و خمین، مشکل خاصی از لحاظ مواد خارجی نداشت و در محدوده اکثر استانداردها قرار داشت. با این حال، چون مقدار مواد خارجی کمپوست حتی در مقادیر کم نیز موجب عدم ترغیب کشاورزان به خرید کمپوست میشود، با کاهش مواد خارجی توسط برنامههای تفکیک از مبدأ و ممانعت پسماند مخلوط به کارخانه کمپوست، باعث بهبود کیفیت و ورود آن به بازار مصرف خواهد بود. واژههای کلیدی: پسماند، کمپوست، مواد خارجی، کارخانه کپوست تهران، کارخانه کپوست خمین.
حبیباله دهقان شهرضا، سید باقر مرتضوی، محمد جواد جعفری، محمد رضا مراثی، علی خوانین، مهدی جهانگیری،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه: تنش گرمایی یکی از مهمترین پیامدهای مواجهه با گرما در دنیاست. شاخصهای موجود ارزیابی تنش گرمایی به دلیل داشتن محدودیتهای ذاتی و کاربردی برای غربالگری تنش گرمایی، در کشورهای در حال توسعه مناسب نیستند. هدف این مطالعه بررسی روایی محتوایی و اعتبار سازه شاخص نمره تنش گرمایی (Heat Strain Score Index یا HSSI) در شرایط آب و هوایی ایران بود. روشها: این مطالعه مقطعی بر روی ۱۲۲ نفر از کارگران شرکت ملی صنایع پتروشیمی (عسلویه) و ذوبآهن اصفهان در ماههای تیر تا شهریور ۱۳۸۹ انجام شد. در مرحله تولید آیتم، ۴۵ آیتم انتخاب گردید. روایی محتوایی توسط متخصصین بهداشت حرفهای انجام گرفت و ثبات درونی آیتمها با محاسبه ضریب Chronbach's alpha بررسی شد. تحلیل عاملی اکتشافی برای کاهش تعداد آیتمها به کار رفت. یافتهها: در ارزیابی محتوایی، ۵ آیتم حذف گردید. در تحلیل همبستگی نیز، ۲۴ آیتم که دارای همبستگی کمتر از ۳/۰ با همبستگی کل داشتند، حدف شدند. ضریب Chronbach's alpha برای ۱۶ آیتم باقیمانده، برابر ۹۲/۰ (۸۵/۰-۷۱/۰) به دست آمد. در تحلیل عاملی اکتشافی سه زیر مقیاس قضاوت ذهنی، لباس حفاظتی و فعالیت جسمانی استخراج شد؛ به طوری که هر سه زیر مقیاس، در مجموع ۷/۶۷ درصد از واریانس را تبیین کردند. ثبات درونی بین زیر مقیاسها بالا بود (۹۱/۰-۷۳/۰). نتیجه: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که سه عامل اساسی در مقیاس HSSI با ثبات درونی بالا وجود دارد. پایایی و روایی سازه نشان داد که مقیاس HSSI برای غربالگری تنش گرمایی در ایران یک روش روا و مناسب است. واژههای کلیدی: شاخص نمره تنش گرمایی، اعتبار سنجی، تنش گرمایی، ایران.
محمدباقر میرانزاده، محسن حیدری، سمانه دهقان، مجتبی حسنزاده،
دوره ۶، شماره ۵ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده
در طی دو قرن اخیر، میزان تولید و مصرف نیترات به خصوص در بخش کشاورزی افزایش چشمگیری داشته است. در حال حاضر بسیاری از نقاط جهان حتی در ایران با مشکل بالا بودن غلظت نیترات در آب آشامیدنی روبهرو هستند که مهمترین علت آن ورود روانابهای کشاورزی و فاضلابهای شهری و صنعتی به منابع آبی به خصوص آبهای زیرزمینی میباشد. مصرف آب آلوده به نیترات، همراه با مواد غذایی محتوی نیترات بالا میتواند باعث ورود مقدار زیادی نیترات به بدن گردد. از دیر باز ثابت شده که غلظت بالای نیترات در آب باعث بیماری متهموگلوبینمیا در کودکان میشود و حتی استانداردهای نیترات در آب آشامیدنی بر مبنای حفاظت کودکان در برابر این بیماری وضع شدند. اما مسألهای مهم که در چند دهه اخیر بین محققان مورد بحث میباشد، پتانسیل سرطانزایی نیترات در آب آشامیدنی میباشد، به طوری که بسیاری از مطالعات شیوع انواع سرطانها مانند سرطان معده، تیروئید و مثانه را با سطح نیترات آب آشامیدنی ارتباط دادند. با این حال برخی مطالعات این رابطه را تأیید نکردند. در این نوشته به بررسی نتایج مطالعات و تحقیقات انجام گرفته در سطح جهان در خصوص ارتباط بین نیترات آب آشامیدنی و خاصیت سرطانزایی آن پرداخته میشود. همچنین در مورد دیگر مسایل مرتبط با نیترات از جمله رژیم غذایی محتوی نیترات، متابولیسم نیترات در بدن انسان، دیگر اثرات مهم مرتبط با نیترات یعنی بیماری متهموگلوبینمیا و اختلالات دوران جنینی پرداخته میشود. در نهایت رویکرد کلی در مورد کنترل نیترات در آب آشامیدنی ارایه میگردد. واژههای کلیدی: آب آشامیدنی، نیترات، خطر سرطانزایی، متهموگلوبینمیا
علیرضا مصداقی نیا، فروغ واعظی، عماد دهقانی فرد، امیرحسین محوی، کاظم ندافی، محمود علی محمدی، رضا قنبری،
دوره ۶، شماره ۵ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه: سیستمهای بدون تماس پرتوتابی فرابنفش متداول، با وجود سادگی و ارزان بودن، کارایی کمی در گندزدایی آب دارند. هدف این مطالعه، بررسی امکان افزایش کارایی این سیستمها با ایجاد اصلاحاتی در آن جهت افزایش میزان تماس آب با پرتوی فرابنفش و در نتیجه گندزدایی مؤثر میباشد. روشها: در این مطالعه دو مدل ارتقا یافته با مدل متداول پرتوتابی بدون تماس فرابنفش مقایسه شد. مدل آبشاری بر اساس پرتودهی لایههای آبشاری آب در دو طرف لامپ بود که در نتیجه از تمام پرتوی منتشره از لامپ فرابنفش استفاده شد. در مدل پلکانی نیز لامپ در بالای پلههای فلزی براق قرار گرفت. نتایج حاصل از گندزدایی آب در دو دبی ۲/۰ و ۴/۰ لیتر در ثانیه در این دو مدل، در شرایط مشابه با مدل متداول مقایسه شد. کارایی گندزدایی در این مطالعه، توسط حذف کلیفرمهای مدفوعی موجود در آب اندازهگیری شد که در کدورتهای NTU ۵/۰، ۱۰، ۲۰ بررسی شدند. یافتهها: راندمان گندزدایی در کدورت آب NTU ۵/۰، در مدل آبشاری با ۶۵/۳ لگاریتم کاهش کلیفرمهای مدفوعی بیشتر از مدل متداول با ۹۳/۲ لگاریتم کاهش بود (۰۵/۰ > P ). همچنین این مدل برای گندزدایی آبهای با کدورت تا NTU ۲۰ نیز مناسب بود. با این وجود مدل پلکانی کارایی کمتری نسبت به مدل متداول داشت. نتیجهگیری: میزان راندمان گندزدایی در مدل آبشاری در مقایسه با مدل متداول در مقادیر بالاتر جریان آب و کدورت بیشتر، کاهش چندانی نیافت. بنابراین، استفاده از این مدل در مقیاسهای بزرگتر و برای تصفیهخانههای کوچک آب توصیه میشود. واژههای کلیدی: پرتو فرابنفش، گندزدایی آب آشامیدنی، مدلهای بدون تماس پرتو تابی آب، مدل آبشاری، مدل پلکانی
حبیب اله دهقان شهرضا، سید باقر مرتضوی، محمد جواد جعفری، محمد رضا مراثی، علی خوانین،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده
چکیده مقدمه: تنش گرمایی یکی از مهمترین پیامدهای مواجهه با گرما در دنیا است. شاخصهای موجود ارزیابی تنش گرمایی به دلیل داشتن محدودیتهای ذاتی و کاربردی برای غربالگری تنش گرمایی در کشورهای در حال توسعه مناسب نیستند. هدف این مطالعه طراحی و بررسی روایی محتوایی و پایایی یک روش پرسشنامهای برای ارزیابی مقدماتی استرس گرمایی بود. روشها: این مطالعه مقطعی در سال ۸۹-۱۳۸۸ در سه مرحله (۱) تولید آیتم بر اساس بررسی متون علمی و مصاحبه، (۲) ارزیابی روایی محتوایی توسط ۹ نفر از متخصصین بهداشت حرفهای و ۳۰ نفر از ارایه دهندگان خدمات بهداشت حرفهای و (۳) تحلیل پایایی پیش نویس بر روی ۹۸ نفر از کارگران انجام شد. یافتهها: در مرحله تولید آیتم، ۴۰ آیتم شناسایی شد. در ارزیابی محتوایی در سطح متخصصین، ۲۷ آیتم اصلاح، ۳ آیتم حذف و ۳ آیتم اضافه گردید. در ارزیابی در سطح کارشناسی ۱۹ آیتم اصلاح گردید. در تحلیل پایایی، ۱۵ آیتم، که همبستگی کمتر از ۲/۰ با کل داشتند، حدف شدند. ضریب Crobcach's alpha برای ۲۵ آیتم باقی مانده برابر ۹۰/۰ به دست آمد. نتیجهگیری: با توجه به اینکه ۲۵ متغیر قابل اندازهگیری با متغیرهای شاخص تنش گرمایی WBGT و سایر پرسشنامهها، نقاط مشترک بالایی داشتند و همچنین کل روش از پایایی بالایی برخوردار بود، چنین استنباط میشود که پس از بررسی روایی سازه و معیار میتوان از پرسشنامه برای ارزیابی مقدماتی تنش گرمایی استفاده کرد. واژههای کلیدی: ارزیابی تنش گرمایی، روایی محتوایی، پایایی، پرسشنامه.
احسان الله حبیبی، سیامک پورعبدیان، حسن رجبی، حبیب الله دهقان، محمدرضا مرآثی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: با رشد سریع تکنولوژی، ابزارهای مرتبط با آن از جمله کامپیوتر، نمایشگرها و پایانه های تصویری (Visual display terminals یا VDT) به سرعت در حال گسترش هستند. بر اساس تحقیقات، بیشترین شکایات کاربران VDT، ناراحتی های چشمی گزارش شده است. هدف از این مطالعه، طراحی ابزاری مناسب جهت سنجش خستگی بینایی کاربران VDT می باشد. موادو روش ها: نوع مطالعه مقطعی، بر روی ۲۴۸ نفر از کاربران VDT در مشاغل مختلف در سال۱۳۹۰ انجام شد. پس از مطالعه کتب، مقالات و پرسش نامه های مشابه، بانک سؤالات تهیه و پرسش نامه اولیه تدوین شد. روایی و پایایی پرسش نامه با استفاده از شاخص روایی محتوایی (CVI) و ضریب Cronbach__AWT_QUOTE__s alpha تأیید گردید. یک الگوی نظری چهار عاملی در زمینه خستگی چشمی، از مطالعات قبلی، اقتباس و با استفاده از نرم افزار Amose۱۶ و به روش تحلیل عاملی تأییدی و محاسبه شاخص های برازش، اعتبار سازه آن بررسی شد. همچنین با استفاده از نرم افزار SPSS۱۸ ضریب همبستگی درونی حیطه ها محاسبه و جهت بررسی اعتبار ملاک و سطح بندی خستگی چشمی، از نتایج اندازه گیری هم زمان خستگی چشمی با دستگاه VFM-۹۰,۱ و پرسش نامه استفاده شد و نقاط برش به وسیله منحنی ROC مشخص شدند. یافته ها: پرسش نامه در ۴ حیطه اصلی استرین چشمی (۴ سؤال)، اختلال دید (۵ سؤال)، اختلالات سطح چشم (۳ سؤال) و مشکلات خارج چشمی (۳ سؤال) به تأیید نهایی رسید. پایایی نهایی پرسش نامه برابر ۷۵/۰، حداقل شاخص CVI معادل ۷۵/۰، شاخص های برازش مدل ۳۶/۰ = RMSEA، ۹۶/۰ = GFI، ۹۲/۰ = AGFI و ضریب همبستگی نتایج پرسش نامه و دستگاه ۸۷/۰- به دست آمد و نقاط برش پرسش نامه، معادل ۶۵/۰ و ۳۶/۲ و ۸۸/۳ محاسبه شدند. نتیجه گیری: پرسش نامه خستگی چشمی دارای ۱۵ سؤال تخصصی بوده، از پایایی و روایی بسیار خوبی برخوردار است. این ابزار با توجه به تعداد به نسبت کم سؤالات و سادگی جملات، به راحتی می تواند میزان و سطح خستگی چشمی کاربران VDT را ارزیابی کند.
احساناله حبیبی، حبیباله دهقان، محمد زیندینی، حسینعلی یوسفی، اکبر حسنزاده،
دوره ۷، شماره ۵ - ( ۱۱-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: ارزیابی صحیح توانایی کار شاغلین از نقطه نظر اقتصادی برای کارفرمایان حایز اهمیت است و تقویت آن یکی از راههای افزایش بهرهوری منابع انسانی در صنایع و سازمانها میباشد. هدف این مطالعه تعیین توانایی شاغلین با استفاده از دو شاخص ظرفیت فیزیکی انجام کار (PWC)، شاخص توانایی انجام کار (WAI) و تعیین همبستگی بین آنها بود. تعیین شاخص PWC با توجه به مقادیر WAI جهت صرفهجویی در هزینه و زمان اندازهگیری دستگاهی PWC از اهداف دیگر طرح است. روشها: پژوهش حاضر از نوع تحلیلی- مقطعی و بدون جهت است. افراد مورد مطالعه ۲۲۸ نفر از کادر پرستاری بیمارستانهای شهر اصفهان بودند که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدهاند. شاخص توانایی انجام کار با استفاده از پرسشنامه WAI و شاخص PWC بر اساس معادله فاکس و با استفاده از دوچرخه ارگومتر تعیین شد. سپس دادههای مطالعه با استفاده از نرمافزار ۱۶SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: میانگین شاخص WAI در افراد مورد مطالعه (۴/۴ ± ۲۵/۳۸) و میانگین ظرفیت فیزیکی کار PWC (۷/۰ ± ۴۵/۴) به دست آمد. نتایج آزمون Pearson نشان داد که بین ظرفیت فیزیکی انجام کار و WAI در گروههای سنی مختلف همبستگی معنیدار وجود ندارد (۰۵/۰ < P، ۳/۰ = r). تحلیل رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که متغیرهای سن و بیماریهای تشخیص داده شده توسط پزشک، تأثیرگذارترین عامل بر WAI میباشد (۰۵/۰ > P، ۱۸/۰ = β). آزمون Pearson نشان داد که بین تعداد بیماریهای تشخیص داده شده توسط پزشک و شاخص PWC در گروههای سنی ۴۹-۴۰ سال همبستگی معنیدار وجود دارد. نتیجهگیری: میانگین شاخص WAI این مطالعه مانند سایر مطالعات در مشاغل مشابه در سطح قابل قبول قرار داشت (۳۶ < WAI). شاخص WAI و PWC در گروههای سنی مختلف ارتباط همبستگی معنیدار را نشان نداد (۰۵/۰ < P، ۳/۰ = r)، این حاکی از آن است که تفاوتهای اساسی در ارزیابی توانایی کار به وسیله دو شاخص وجود دارد و نمیتوان با استفاده از مقادیر WAI شاخص PWC را پیشبینی کرد. با توجه به نتایج PWC و سطح فعالیت کادر پرستاری (سبک- متوسط) شاخص WAI ابزار مناسبی جهت تعیین توانایی شاغلین بود. بر اساس این مطالعه ۶/۲۷ درصد از افراد در معرض ریسک توانایی کار متوسط- ضعیف قرار داشتند (۳۷ > WAI)، که ۸/۱ برابر مقادیر مرجع انستیتوی بهداشت شغلی فنلاند است. این نسبت میتواند ناشی نوبت کاری و ساعات کار زیاد پرستاران باشد. واژههای کلیدی: شاخص توانایی انجام کار، ظرفیت فیزیکی انجام کار، معادله فاکس.
احساناله حبیبی، روحاله پروری، بهنام خدارحمی، حبیباله دهقان، محسن حسینی، حمید اسماعیلی،
دوره ۷، شماره ۶ - ( ۱۲-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: خستگی یکی از علایم شایع تظاهر کننده در حیطه مراقبتهای اولیه است که بر انجام کار، زندگی خانوادگی و روابط اجتماعی اثرات منفی میگذارد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط برنامه کاری و خستگی پرسنل مرکز فوریتهای پزشکی شهر اصفهان به روش استاندارد CIS۲۰Rدر سال ۱۳۸۹ انجام شد. روشها: این مطالعه از نوع مقطعی بود که بر روی ۷۲ نفر از پرسنل مرکز فوریتهای پزشکی شهر اصفهان انجام شد. برای سنجش برنامه کاری از یک پرسشنامه ۲۳ سؤالی و همچنین برای اندازهگیری خستگی از پرسشنامه CIS۲۰R که شامل ۲۰ سؤال بود، استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون آماری رگرسیون توسط نرمافزار ۱۶SPSS انجام گردید. یافتهها: نتایج نشان داد که بین برنامه کاری و خستگی ارتباط معنیداری وجود دارد (۰۰۱/۰ > P). به طوری که از بین فاکتورهای برنامه کاری، رضایت از طول ساعات کاری، وقفههای استراحت و نظم کاری بر روی خستگی مؤثر بودند و فاکتور قابلیت پیشبینی بر روی خستگی مؤثر نبود. همچنین، نتایج نشان داد که برنامه کاری به طور عمده بر روی خستگی ذهنی مؤثر است. بدین صورت که ارتباط معنیداری بین رضایت از طول ساعات کاری، وقفههای استراحت و نظم کاری با خستگی ذهنی به دست آمد. نتیجهگیری: با افزایش رضایت از طول ساعت کاری، وقفههای استراحتی و همچنین افزایش نظم کاری، میتوان میزان خستگی پرسنل مرکز فوریتهای پزشکی را کاهش داد. واژههای کلیدی: برنامه کاری، خستگی، پرسشنامه CIS۲۰R، فوریتهای پزشکی.
حبیباله دهقان، احساناله حبیبی، بهنام خدارحمی، حسینعلی یوسفی، اکبر حسنزاده،
دوره ۷، شماره ۶ - ( ۱۲-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: استرس گرمایی یک مشکل معمول و همیشگی در بعضی صنایع میباشد. برای ارزیابی استرس گرمایی از شاخصهای متعددی استفاده میشود که یکی از این شاخص ها،WBGT میباشد؛ ولی این شاخص دارای محدودیتهایی نظیر هزینه و زمان پاسخگویی بالا میباشد. لذا این شاخص یک ابزار غربالگری مناسب نیست. شاخص نمرهگذاری استرین گرمایی (HSSI) نیز یک تکنیک مشاهدهایقضاوتی است که جهت غربالگری اولیه تدوین شده است. هدف از این مطالعه، بررسی همبستگی شاخص HSSI با شاخص استرین فیزیولوژیکی (PSI) در شرایط نرمال است تا در صورت وجود همبستگی بالا بتوان از HSSI به عنوان یک ابزار غربالگری اولیه استرین گرمایی در محیط کار استفاده کرد.روشها: این مطالعه یک مطالعه تحلیلی میباشد که بر روی ۱۴۵ نفر نمونه مرد سالم انجام شد. ضربان قلب و دمای دهانی (جهت محاسبه شاخص PSI) با استفاده از دستگاه ضربانسنج قلب (مدل POLAR ۱۰۰ RS) و دماسنج دهانی (مدل ۱۰۰(TB در حین استراحت و سپس به مدت ۵/۱ ساعت در حین فعالیت کاری ثبت شد و به طور همزمان شاخص WBGT ثبت و پرسشنامه شاخص HSSI نیز تکمیل شد. در نهایت با استفاده از آزمون همبستگی Pearson و Regression analysis، همبستگی این سه شاخص بررسی شد.یافتهها: آزمون همبستگی Pearson بین شاخص HSSI و PSI ارتباط مستقیم و معنیداری را نشان داد (۰۰۱/۰ > P و ۵۷/۰ = r). بین شاخص WBGTو PSI نیز ارتباط مستقیم معنیداری مشاهده شد (۰۰۱/۰ > P و ۳۹۷/۰ = r) و همچنین بین شاخص HSSI و دمای دهانی نیز همبستگی بالایی مشاهده شد (۵۵۶/۰ = r).نتیجهگیری: شاخص HSSI در مقایسه با شاخص WBGT همبستگی بالاتری با شاخص PSI نشان داد، همچنین مقادیر شاخصهای WBGT، PSI و دمای دهانی برای سطوح ریسک شاخص HSSI روندی افزایشی داشت. در نتیجه با توجه به همبستگی بالاتر شاخص HSSI و مزایای دیگر آن، این شاخص میتواند به عنوان یک ابزار غربالگری اولیه استرین گرمایی در محیطهای کاری ایران استفاده شود.واژههای کلیدی: شاخص WBGT، شاخص PSI، شاخص HSSI، استرین گرمایی
حبیباله دهقان، احساناله حبیبی، روحاله پروری، سیامک پورعبدیان، محمدرضا مراثی،
دوره ۷، شماره ۶ - ( ۱۲-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: لباس کار میتواند تبادلات حرارتی میان انسان و محیط را محدود کند و سبب ایجاد تنشهای حرارتی، اختلالات جسمانی و روانی و کاهش راندمان کار و بهرهوری گردد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر جنس لباس کار بر شاخص استرین فیزیولوژیکی (PSI یا Physiological Strain Index) مردان در شرایط آب و هوایی گرم در اتاقک شرایط جوی انجام گرفت.روشها: این پژوهش به صورت مداخلهای بر روی ۱۸ دانشجوی پسر در ۱۶ حالت ترکیبی از چهار نوع لباس کار معمولی (۱، ۲، ۳، ۴)، دو سطح فعالیت (سبک و متوسط) و دو نوع شرایط آب و هوایی (گرم و خشک، گرم و مرطوب) انجام شد. ضربان قلب و دمای عمقی افراد به ترتیب با استفاده از دستگاههای پایش ضربان قلب (Polar RS۱۰۰) و پایش دمای عمقی بدن از طریق گوش (Questemp II) اندازهگیری و ثبت شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تکرار مشاهدات توسط نرمافزار SPSS انجام گرفت.یافتهها: نتایج نشان داد که در شرایط گرم و مرطوب، کمترین مقدار PSI در فعالیت سبک و متوسط به ترتیب مربوط به لباس نوع ۱۰۰ درصد پنبه و ۳۰ درصد پنبه- ۷۰ درصد پلی استر بود. در شرایط گرم و خشک، کمترین مقدار PSI در هر دو فعالیت، مربوط به لباس نوع ۳۰ درصد پنبه- ۷۰ درصد پلی استر بود. میانگین شاخص PSI در شرایط گرم و مرطوب و هنگام انجام فعالیت متوسط، برای انواع لباسها اختلاف معنیداری را نشان داد (۰۴۴/۰ = P).نتیجهگیری: یافتههای تحقیق نشان داد که در راستای کاهش استرین گرمایی برای شرایط گرم و مرطوب در سطح فعالیت سبک، لباس ۱۰۰ درصد پنبه و در فعالیت متوسط لباس ۳۰ درصد پنبه- ۷۰ درصد پلی استر و در شرایط گرم و خشک لباس ۳۰ درصد پنبه- ۷۰ درصد پلی استر مناسبتر است. واژههای کلیدی: لباس کار، شاخص استرین فیزیولوژیکی، شرایط آب و هوایی گرم، دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان.
احسان حاجی عظیمی، علی خوانین، اردلان سلیمانیان، فیروز ولیپور، حبیباله دهقان،
دوره ۷، شماره ۶ - ( ۱۲-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: استرس حرارتی یکی از آلایندههای محیط کار است که میتواند مشکلات عدیدهای را برای کارگران فراهم آورد. هدف از این تحقیق، کنترل استرس حرارتی در سکوی ذوبریزی یکی از کارخانجات ذوب فلزات تهران میباشد. روشها: در این مطالعه تجربی، به منظور بهبود شرایط کار در سکوی ذوبریزی یکی از کارخانجات ذوب فلزات، راهکارهایی ارایه گردید. به منظور ارزیابی تدابیر کنترلی، دو مرحله اندازهگیری، قبل و بعد از اجرای آنها صورت گرفت و از شاخص WBGT برای ارزیابی شرایط محیطی استفاده شد. در این تحقیق از دماسنج شیشهای، دماسنج تر چرخان، دماسنج گویسان استاندارد و دماسنج کاتای نقره اندود با فاکتور کاتای ۴۲۰ و ردیف سرد شوندگی ۵۵-۵۲ به ترتیب برای اندازهگیری دمای خشک، دمای تر طبیعی، دمای تابشی و سرعت جریان هوا استفاده گردید. یافتهها: در این سکوی ذوبریزی، بعد از انجام اقدامات کنترلی، دمای تابشی از ۰۴/۴۴ به ۸/۳۵ و شاخص WBGT از ۸۸/۲۸ به ۵۷/۲۶ تقلیل یافت. نتیجهگیری: گرمای تابشی مواد مذاب، عامل اصلی استرس حرارتی در کارگران سکوی ذوبریزی میباشد که با استفاده از سپرهای بازتاب دهنده، مقدار زیادی از این استرس کاهش یافت. واژههای کلیدی: استرس حرارتی، شاخص WBGT، ذوب فلزات، گرمای تابشی، سپر حفاظتی منعکس کننده
بهنام خدارحمی، حبیباله دهقان، سید محسن حسینی، محمد زینالدینی،
دوره ۷، شماره ۶ - ( ۱۲-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: با وجود استفاده گسترده وسایل حفاظت تنفسی در مشاغل مختلف، هنوز تأثیر این وسایل بر روی پاسخهای فیزیولوژیکی افراد به خوبی شناخته نشده است. از اینرو هدف از این مطالعه بررسی تأثیر وسایل حفاظت تنفسی تصفیه کننده هوا بر روی ضربان قلب بود.روش کار: این مطالعه تجربی، تحت شرایط کنترل شده دما و رطوبت (۵۷/۰ ± ۸/۱۹ = WBGT) در اتاقک شبیهسازی شرایط جوی انجام شد. ضربان قلب ۱۱ نفر با میانگین (انحراف معیار) سن (۳۴/۲) ۱/۲۴ سال، قد (۲/۴) ۱۷۲ سانتیمتر و شاخص توده بدن (۱/۱) ۴/۲۲ در حالت استراحت (ضربان استراحت) و در هنگام استفاده از سه نوع ماسک تنفسی سوپاپدار (کلاس فیلتراسیون ۲FFP مدل ۱۰۲۱JFY ساخت شرکت APASCIANI)، نیمصورت (دو فیلتره مدل Duetta ۳P با کارتریج ۳P ساخت شرکت SAPASCIANI) و تمامصورت (مدل BN/۲۰۰۲TR ساخت شرکت SPASCIANI) در سه سطح فعالیت جسمانی سبک (سرعت ۳۴/۱ متر با شیب ۰ درصد)، متوسط (سرعت ۳۴/۱ متر با شیب ۵ درصد) و سنگین (سرعت ۳۴/۱ متر با شیب ۱۰ درصد) اندازهگیری و ثبت گردید. مدت زمان فعالیت سبک، متوسط و سنگین به ترتیب ۳۰، ۳۰ و ۲۰ دقیقه بود و به فاصله هر ۵ دقیقه ضربان قلب ثبت گردید. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری Repeated measurement ANOVA و t زوج و با کاربرد نرمافزار ۱۶SPSS انجام شد. نتایج: میانگین (انحراف معیار) ضربان قلب ۱۱ نفر در حالت عدم استفاده از ماسک در فعالیت سبک (۱/۱۳) ۵/۹۳، متوسط (۱/۱۸) ۷/۱۰۹ و سنگین (۸/۲۵) ۶/۱۱۹ و هنگام استفاده از ماسک سوپاپدار در فعالیت سبک (۷/۹) ۸/۱۰۲، متوسط (۰/۱۶) ۷/۱۱۶ و سنگین (۲/۲۳) ۱/۱۳۲ و هنگام استفاده از ماسک تمامصورت در فعالیت سبک (۷/۱۴) ۳/۱۰۹، متوسط (۴/۱۷) ۰/۱۲۵ و سنگین (۱/۲۳) ۱/۱۴۰ ضربان در دقیقه بود. میانگین ضربان قلب در حین استفاده از سه نوع ماسک تنفسی با حالت عدم کاربرد ماسک در سطوح مختلف فعالیت جسمانی معنیدار بود (۰۰۱/۰ > P). همچنین میانگین ضربان قلب در هنگام استفاده از ماسک سوپاپدار و نیمصورت در مقایسه با حالت استفاده از ماسک تمامصورت در سطوح مختلف فعالیت جسمانی نیز اختلاف معنیداری را نشان داد.نتیجهگیری: استفاده از ماسکهای تنفسی در مقایسه با حالت عدم استفاده از ماسک در هر سه سطح فعالیت جسمانی، باعث افزایش قابل توجهی در ضربان قلب میشود. همچنین میانگین ضربان قلب در هنگام استفاده از ماسک تمامصورت در مقایسه با ماسک سوپاپدار و نیمصورت افزایش مییابد.واژههای کلیدی: ماسک تنفسی، ضربان قلب، بار کاری
امیرحسین محوی، محمد هادی دهقانی، قاسم کیانی، مرتضی بارانی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: در بسیاری از کشورهای جهان شیرابه زباله بدون هیچ تصفیهای در محیط رها میشود و به دلیل ترکیب متفاوت شیرابه زباله در مکانهای مختلف، تاکنون روش یکنواختی برای آن ارایه نشده است. عدم کنترل و بیتوجهی نسبت به تصفیه و دفع صحیح شیرابه موجب آلودگی محیط میگردد. هدف از این مطالعه، مقایسه کارایی حذف COD (Chemical oxygen demond) و TSS (Total suspended solids) شیرابه حاصل از کارخانه کمپوست اصفهان با استفاده از منعقد کنندههای سولفات آهن، کلرور آهن و پلیفریک سولفات و تعیین مناسبترین منعقد کننده و کمک منعقد کننده بود. روشها: در این مطالعه که از نوع مداخلهای بود، حذف COD و TSS از شیرابه کارخانه کمپوست اصفهان با استفاده از منعقد کنندهها و کمک منعقد کنندههای مختلف مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق غلظتها و میزان pHهای مختلف برای هر یک از منعقد کنندهها آزمایش گردید و مناسبترین منعقد کننده در این شرایط تعیین شد. تحقیق با استفاده از روش آزمایش جار بررسی گردید و میزان TSS با استفاده از روش B-۵۲۱۰ و COD با استفاده از روش D-۲۵۴۰ استاندارد اندازهگیری شد. یافتهها: حداکثر راندمان حذف COD با استفاده از دوز g/l ۲ سولفات فرو در ۱۰ = pH، ۴۳ درصد و TSS در دوز g/l ۵/۲، ۳۸ درصد بود. در دوز g/l ۵/۱ کلرورفریک در ۱۰ = pH، ۳۱ درصد حذف COD و در دوز g/l ۲، ۴۷ درصد حذف TSS و در دوز g/l ۲ پلیفریک سولفات در ۱۱ = pH، ۵۴ درصد حذف COD و در دوز g/l ۵/۲ پلیفریک سولفات، ۵۱ درصد حذف TSS مشاهده شد. مناسبترین کمک منعقد کننده برای کلرورفریک و پلیفریک سولفات ۹۱۳SNF-AN بود که به ترتیب ۴۱ و ۵۸ درصد حذف COD داشت و در مورد سولفات فرو، کمک منعقد کننده پریستول با حذف ۵۱ درصد COD بیشترین راندمان حذف را دارا بود. نتیجهگیری: در حذف COD و TSS مؤثرترین منعقد کننده پلیفریک سولفات بوده است که در pH بازی و دوز g/l ۲ نتیجه بهتری را نشان میدهد. بر اساس نتایج به دست آمده میتوان روش انعقاد و کواگولاسیون را روشی مناسب و ارزان قیمت جهت پیشتصفیه شیرابه حاصل از کارخانه کمپوست اصفهان و آماده سازی آن برای تصفیه بهتر و مناسبتر با روشهای دیگر معرفی نمود. واژههای کلیدی: تصفیه، شیرابه، کمپوست، سولفات فرو، کلرورفریک، پلیفریک سولفات
حبیب اله دهقان، سید باقر مرتضوی، محمد جواد جعفری، محمد رضا مراثی،
دوره ۸، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: در شرایط جوی گرم محیط کار، اضافه وزن و چاقی به عنوان یک عامل خطر در بروز تنش قلبی کارگران مطرح است. هدف از این مطالعه، مقایسه تنش قلبی در دو گروه با وزن نرمال و اضافه وزن در شرایط گرم و مرطوب جنوب ایران بود. روشها: مطالعه مقطعی حاضر بر روی ۷۱ نفر از کارگران ساختمانی، نصب تجهیزات فنی، جوشکار و ناظر در منطقه پارس جنوبی ایران در تابستان سال ۱۳۸۹ انجام گرفت. ضربان قلب در دوره استراحت (Resting heart rate یا RHR) برابر با ۹/۱ ± ۶/۲۲ و در زمان انجام کار برابر با ۰/۲ ± ۳/۳۳ شاخص دمای تر گویسان (Wet bulb globe temperature یا WBGT) اندازهگیری شد. شدت تنش قلبی بر حسب ضربان قلب کار (Working heart rate یا WHR)، هزینه نسبی قلبی (Relative cardiac cost یا RCC)، هزینه خالص قلبی (Net cardiac cost یا NCC) و نرخ کاهش ضربان قلب در ۳۵ نفر با وزن نرمال (شاخص توده بدنی کمتر از ۲۵) و ۳۶ نفر با اضافه وزن و چاق (شاخص توده بدنی بیشتر از ۲۵) با کاربرد آمار توصیفی و آزمون t مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها: میانگین شاخص توده بدنی (Body mass index یا BMI)، ۴ ± ۲۵ کیلوگرم بر مترمربع بود. BMI در ۴۲ درصد کارگران بالاتر از ۲۵ بود. میانگین RHR در افراد دارای وزن نرمال و اضافه وزن به ترتیب ۹/۱۱ ± ۷۰ و ۶/۹± ۷۵ و میانگین WHR در دو گروه به ترتیب ۳/۲۰ ± ۱۰۱ و ۹/ ۱۸± ۱۱۲ به دست آمد (۰۲۶/۰ = P). درصد تجاوز پارامترهای NCC، RCC و WHR و شاخص برهه از حدود قابل قبول در گروه اضافه وزن نسبت به گروه وزن نرمال به طور قابل توجهی بالاتر بود. نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه، شدت تنش قلبی در کارگران دارای اضافه وزن در مقایسه با کارگران دارای وزن نرمال بالاتر بود. بنابراین برای کاهش تنش قلبی، از انتخاب افراد دارای اضافه وزن برای این مشاغل اجتناب شود و همچنین با انجام مداخلههای ضروری برای کاهش وزن از قبیل آموزشهای تغذیهای و تشویق برای انجام منظم فعالیت بدنی، شدت تنش قلبی را کاهش داد. واژههای کلیدی: نمایه توده بدن، تنش قلبی، تنش حرارتی، اب و هوای گرم
منصوره دهقانی، اعظم سعیدی ابواسحاقی، زهرا زمانیان،
دوره ۸، شماره ۷ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: در سالهای اخیر غلظت ذرات معلق در هوا افزایش یافته است. این ذرات میتوانند اثرات نامطلوبی بر سلامتی انسان بگذارند. مطالعهها نشان دادند که کیفیت هوای داخل ساختمان متأثر از هوای بیرون است. از آن جایی که افراد قسمت قابل توجهی از وقت خود را در فضاهای بسته سپری میکنند و اندک مطالعههایی در این زمینه موجود میباشد، هدف از این مطالعه اندازهگیری غلظت ذرات معلق در هوای خارج و هوای داخل بیمارستان حافظ و تعیین ارتباط بین آنها بود. روشها: مطالعه مقطعی در بیمارستان آموزشی حافظ شیراز از مهر تا آذرماه ۱۳۹۰ انجام شد. نمونهبرداری به صورت هفتهای دو بار از هوای داخل هر بخش بیمارستان و هوای خارج صورت گرفت. تعداد کل نمونههایی که برای آنالیز جمعآوری شد، ۱۴۴ نمونه بود که شامل ۲۴ نمونه برای هر بخش و هوای خارج بود. نمونهبرداری با استفاده از دستگاه Aerosol mass monitor مدل ۳۳۱GT- ساخت SIBATA ژاپن برای اندازهگیری غلظت ذرات micron ۱۰Particle matter less than (۱۰PM) و micron ۵/۲ Particle matter less than (۵/۲PM) انجام شد. برای مقایسه غلظت ذرات معلق در بخشهای مختلف بیمارستان با ذرات معلق هوای خارج اطراف بیمارستان از آزمون آماری آنالیز One way ANOVA استفاده شد. سپس دادهها وارد نرمافزار SPSS نسخه ۵/۱۱ (version ۱۱,۵, SPSS Inc., Chicago, IL) شد و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. سپس نتایج به دست آمده با غلظت ۲۴ ساعته ذرات معلق رهنمودهای Environmental protection agency (EPA) و Word health organization (WHO) مقایسه شد. یافتهها: وضعیت کیفی هوای داخل بخشهای بیمارستان و خارج بیمارستان از لحاظ شاخص کیفیت هوا برای ۵/۲PM خوب، برای ۱۰PM هوای داخل به میزان ۲/۹۵ درصد خوب و هوای خارج در ۷۵ درصد شرایط ناسالم برای گروههای حساس را نشان داد. با استفاده از روش Pearson Correlation رابطه معنیداری برای ۱۰PM و ۵/۲PM در هوای خارج و داخل تعدادی از بخشها دیده شد (۰۵/۰ < P). نتیجهگیری: میانگین نسبت ۱۰PM و ۵/۲PM هوای داخل بخشهای بیمارستان به هوای خارج (I/O) به ترتیب ۴۱/۱ و ۶۱/۰ بود. ارتباط معنیداری که بین غلظت ذرات معلق در هوای خارج و داخل بیمارستان وجود داشت، نشاندهنده نفوذ این ذرات از هوای خارج به داخل بیمارستان بود. از این رو برای بیمارستانهایی که در مناطق پر تردد قرار گرفتند، بهرهگیری از سیستمهای مناسب تهویه در کاهش میزان آلودگی هوای داخل بیمارستان مؤثر میباشد. واژههای کلیدی: بیمارستان حافظ شیراز، ذرات معلق، هوای خارج، هوای داخل
مهرداد جوان، سمیرا برکات، حبیباله دهقان، حسینعلی یوسفی، مسعود امیری، فهیمه ابرام،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: انسان بیشترین اطلاعات و آموختههای خود را از طریق سیستم بینایی به دست میآورد. سالنهای مطالعه مکانهایی هستند که دانشجویان زمان زیادی را در آنها به مطالعه میپردازند. روشنایی مناسب و توزیع بهینه آن میتواند خستگی چشم را به تأخیر اندازد و دقت و زمان مطالعه مفید را افزایش دهد. هدف این مطالعه بررسی میزان روشنایی سالنهای مطالعه در خوابگاههای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. روشها: مطالعه حاضر از نوع مقطعی بود که روی ۲۴ سالن مطالعه در خوابگاههای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال ۱۳۸۹ انجام شد. پس از تهیه نقشه ساده از سالنها و اندازهگیری ابعاد (طول، عرض و ارتفاع)، برای ارزیابی شدت روشنایی از روش شبکهای استفاده شد. برای اندازهگیری شدت روشنایی از دستگاه نورسنج مدل HAGNER و در ارتفاع ۶۰ سانتیمتر از زمین استفاده شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار ۱۶SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: میانگین شدت روشنایی کلی، طبیعی و مصنوعی به ترتیب در ۲۱، ۹ و ۲ سالن از کل سالنهای مطالعه بیشتر از ۳۰۰ لوکس استاندارد Illuminating engineering society of north america (IESNA) بود. میانگین نسبت مساحت پنجره به مساحت کف در خوابگاه دختران و پسران به ترتیب ۱۲/۰ و ۱۴/۰ بود. نتیجهگیری: روشنایی روز سالنهای مطالعه با میانگین ۵۶۷ لوکس در حد استاندارد بودند، اما روشنایی در شب به دلیل حذف منابع طبیعی و استفاده از منابع مصنوعی با میانگین ۲۲۹ لوکس وضعیت مناسبی نداشتند. واژههای کلیدی: روشنایی، شدت روشنایی، روشنایی مصنوعی داخلی، سالن مطالعه
منصوره دهقانی، رضوان عمرانی، حسن هاشمی،
دوره ۹، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: یکی از اهداف سازمان بهداشت جهانی (WHO یا World health organization) و فدراسیون بینالمللی دندانپزشکی (FDI یا Federation dentaire internationale) کاهش شاخص DMFT (Decayed- missing- filled- teeth) کمتر از ۱ است. توصیه این مراجع بر آن است که شاخص DMFT به طور دورهای مورد بررسی قرار گیرد. هدف از انجام این طرح، تعیین شاخص DMFT در دانشآموزان ۱۱-۷ ساله و ارتباط آن با میزان فلوراید در آب آشامیدنی شهر شیراز بود. روشها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع مقطعی- تحلیلی بود. تعداد ۷۶۰ دانشآموز برای محاسبه شاخص DMFT در چهار ناحیه آموزش و پرورش شیراز و تعداد ۷۵ نمونه آب جهت تعیین میزان فلوراید آن مورد بررسی قرار گرفت. نمونهبرداری از ایستگاههای تأمین کننده آب شرب شیراز و آب شرب مدارس انجام گردید. فلوئور آب با روش اسپادنز و توسط دستگاه اسپکتروفتومتر مدل U۲۰۰۰-DR تعیین گردید. جهت تعیین DMFT ابتدا مدارس به روش خوشهای و دانشآموزان به روش تصادفی انتخاب گردید و سپس معاینه افراد مورد مطالعه و تکمیل فرم مخصوص، توسط بهداشتکار دهان و دندان انجام گرفت. یافتهها: میانگین غلظت فلوراید آب شرب شیراز ۶۹/۰ l/mg و شاخص DMFT ۹۳۵/۰ بود. بیشترین و کمترین مقدار میانگین DMFT در ناحیه ۴ و ۱ به ترتیب برابر ۳۵/۱ و ۴۷/۰ بود. مقدار میانگین DMFT در دختران و پسران مساوی و برابر ۹۳/۰ به دست آمد. ارتباط معنیداری بین مقدار DMFT و گروههای مختلف سنی دیده نشد (۰۵/۰ < P). بیشترین مقدار M (دندان کشیده شده) مربوط به گروه سنی ۸ سال با میانگین ۴۲/۲ بود. میانگین DMFT در نواحی ۳ (۲۶/۱) و ۴ (۳۵/۱) تفاوت معنیداری با میزان میانگین این شاخص در نواحی ۲ (۴۷/۰) و ۱ (۶۵/۰) داشت (۰۰۱/۰ > P). نتیجهگیری: مقدار شاخص DMFT در دختران و پسران در این مطالعه یکسان به دست آمد که این شاخص برابر ۹۳۵/۰ بود و از میانگین قبلی به دست آمده در شیراز در سال ۱۳۷۵ (۹/۲ = DMFT) بسیار کمتر شده بود. هر چند که میانگین میزان فلوئور آب شرب شیراز کمتر از حد استاندارد بود، اما با توجه به بهبود رعایت بهداشت دهان و دندان در خانوادهها، میانگین این شاخص در دانشآموزان مورد مطالعه در شیراز از ۱ کمتر بود. واژههای کلیدی: فلوئور، DMFT، آب شرب، دندان، ایران
جعفر اکبری، حبیب اله دهقان، هیوا آزمون،
دوره ۹، شماره ۹ - ( ۸-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: افراد در بسیاری از مشاغل در معرض استرسهای حرارتی قرار دارند. مواجهه با گرما و ایجاد تنش گرمایی در فرد، علاوه بر تاثیر منفی بر روی سلامتی فرد، بهرهوری و راندمان او را تحت تاثیر قرار میدهد و به همین دلیل سبب کاهش کمیت و کیفیت تولید در سازمان میگردد. لذا هدف این مطالعه بررسی رابطه بین استرین گرمایی و بهرهوری نیروی انسانی در صنعت مونتاژ خودرو بود. روشها: این مطالعه مقطعی در دو فصل تابستان و زمستان ۱۳۹۰ بر روی ۱۸۱ نفر از کارگران صنعت مونتاژ خودرو انجام گرفت. جهت بررسی استرین گرمایی از دو شاخص دمای تر گویسان و نمره استرین گرمایی استفاده شد. همچنین جهت بررسی وضعیت بهرهوری نیروی انسانی از مقیاس ۲۶ سؤالی بهرهوری نیروی انسانی هرسی و گلداسمیت استفاده گردید. جهت بررسی ارتباط شاخصهای دمای تر گویسان و نمره استرین گرمایی با بهرهوری و ریزمقیاسهای تشکیلدهنده آن از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. یافتهها: بیشترین و کمترین مقدار شاخصهای دمای تر گویسان و شاخص نمره استرین گرمایی در فصل تابستان، به ترتیب برای واحد مخصوص و سوله انبار به دست آمد. در فصل زمستان بیشترین مقدار این شاخصها برای واحد تولید به دست آمد و کمترین مقدار این شاخصها در فصل زمستان، به ترتیب برای واحدهای بازرگانی و مخصوص به دست آمد. بیشترین مقدار بهرهوری هم برای واحد بازرگانی (۲۵/۸۱) و کمترین مقدار آن برای واحد انبار (۱۶/۵۲) به دست آمد. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که شاخص دمای تر گویسان با بهرهوری نیروی انسانی رابطه معناداری ندارد (۱۳۴/۰=P). اما شاخص نمره استرین گرمایی با بهرهوری نیروی انسانی رابطهی معکوس و معناداری دارد (۰۱۵/۰=P) و با افزایش نمره شاخص تنش گرمایی مقدار بهرهوری کاهش پیدا میکند و همچنین با کاهش نمره شاخص تنش گرمایی، مقدار بهرهوری افزایش مییابد. نتیجهگیری: تنش گرمایی تاثیر منفی بر روی بهرهوری نیروی انسانی دارد و با افزایش ریسک مواجهه با استرسهای گرمایی، میزان بهرهوری افراد کاهش پیدا میکند. همچنین شاخص نمره استرین گرمایی ابزار مناسبی جهت تشخیص تاثیر منفی استرین گرمایی بر روی بهرهوری نیروی انسانی میباشد در حالی که شاخص دمای تر گویسان این تاثیر منفی را گزارش نکرد. واژههای کلیدی: تنش گرمایی، بهرهوری نیروی انسانی، شاخص دمایتر گویسان، شاخص نمره استرین گرمایی، صنعت مونتاژ خودرو
حبیب اله دهقان، سیف اله غریب، حسینعلی یوسفیریزی،
دوره ۹، شماره ۱۰ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: صدا یکی از عوامل آزاردهنده در محیط زیست و زیانبخش در محیط کار است که توام شدن آن با فعالیت جسمانی در بسیاری از پستهای کاری امری معمول است. هدف این مطالعه تعیین اثر مواجهه توام با شدتهای مختلف صدا و بارکاری مختلف بر روی تغییرات ضربان قلب بود. روشها: این مطالعه مقطعی- تجربی بر روی۱۴ نفر از دانشجویان مرد با میانگین (انحراف معیار) سن ۵/۱ ± ۰/ ۲۳ سال، قد ۲/ ۵ ± ۱۷۵ سانتیمتر، وزن ۵/۷ ± ۷/۶ کیلو گرم و نمایه توده بدنی ۷/۱ ± ۹/۲۱ کیلو گرم بر مجذور متر انجام شد. ضربان قلب در حالت استراحت(۱۵دقیقه)، حالت نشسته(۵۰ دقیقه)، فعالیت سبک (۵۰ دقیقه)، فعالیت متوسط(۵۰ دقیقه) و فعالیت سنگین(۵۰ دقیقه) تحت شرایط جوی کنترل شده در شرایط بدون مواجهه با صدا و در مواجهه با تراز های فشار صوت ۶۵، ۷۵، ۸۵ و ۹۵ دسی بل اندازهگیری شد. دادهها در نرم افرار SPSS نسخه ۱۸ با آزمون تی- زوجی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: میانگین (انحراف معیار) ضربان قلب افراد در هنگام استراحت (۵/۷) ۱/۶۰ ضربان در دقیقه بود، در حالت نشسته، میزان افزایش ضربان قلب (۴/۲ ضربان در دقیقه) در مواجهه با تراز صدا ۹۵ دسیبل در مقایسه با حالت بدون مواجهه با صدا معنیدار بود (۰۳۲/P=). در فعالیت سبک، میانگین افزایش تعداد ضربان قلب در مواجهه با ترازهای ۶۵، ۷۵ و ۹۵ دسی بل با میانگین ضربان قلب در حالت عدم مواجهه با صدا به ترتیب برابر با ۱/۲، ۴/۱ و ۸/۲ ضربه در دقیقه بود (۰۱/ ۰>P ). در فعالیت متوسط، میزان افزایش ضربان قلب در تراز های ۶۵ ، ۷۵ ، ۸۵ و ۹۵ دسی بل در مقایسه با حالت بدون مواجهه با صدا به ترتیب برابر با۹/۲ ، ۸/۳، ۹/۴ و ۷/۵ ضربه در دقیقه بود (۰۰۱/۰>P). در فعالیت سنگین، میانگین افزایش ضربان قلب در ترازهای ۶۵، ۷۵، ۸۵ و ۹۵ دسیبل در مقایسه با حالت بدون مواجهه با صدا به ترتیب برابر با ۵/۵، ۴/۸، ۸/۱۰ و ۵/۱۲ ضربه در دقیقه بود (۰۰۱/۰>P). نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که مواجهه با صدا در بارکاری مختلف و در شرایط دمایی مناسب موجب افزایش ضربان قلب میشود که روند افزایش ضربان قلب ناشی از مواجهه با صدا در حین انجام فعالیتهای متوسط و خصوصا سنگین و در مواجهه با صدای بیشتر از حد مجاز ۸۵ دسیبل زیادتر است واژههای کلیدی: سرو صدا، شدت فعالیت، تغییرات ضربان قلب، اثر توام صدا و فعالیت