۷ نتیجه برای شعبانی
محسن رضائیان، مریم هادوی، احسان حبیبپور، عباس اسماعیلی، زیبا شعبانی، غلامرضا شریفیراد، محمد حقیقی،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: اقدامات پیشگیری از ابتلا به آنفلوانزای نوع H۱N۱ از اهمیتی حیاتی برخوردار میباشد. مطالعه حاضر با هدف، بررسی دانش، نگرش و عملکرد کارکنان درمانی و خدماتی یک بیمارستان دانشگاهی، پیرامون پیشگیری از ابتلا به این بیماری صورت گرفت. روشها: این مطالعه مقطعی در سال ۱۳۸۹ انجام شد و جامعه پژوهش را کلیه کارکنان بیمارستان علیابنابیطالب (ع) رفسنجان تشکیل میداد. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساختهای مشتمل بر ۳۸ سؤال جهت بررسی اطلاعات دموگرافیک (۸ سؤال)، دانش (۴ سؤال)، نگرش (۹ سؤال) و عملکرد (۱۷ سؤال) بود. اطلاعات موجود توسط نرمافزار آماری ۱۷SPSS و با استفاده از آزمون ۲c مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: در این مطالعه ۱۳۶ نفر از کارکنان اقدام به تکمیل پرسشنامه نمودند. دانش و عملکرد پرسنل در سطح خوب و قابلقبولی ارزیابی شد و اکثریت آنها نگرش مثبتی نسبت به درمان و پیشگیری از آنفلوانزای نوع H۱N۱ داشتند. نتیجهگیری: داشتن دانش خوب، نگرش مثبت و عملکرد مناسب توسط پرسنل، چشمانداز روشنی را در رابطه با پیشگیری از آنفلوانزای نوع H۱N۱ نمایان میسازد. با این وجود، تعمیم نتایج مطالعه حاضر به دیگر بیمارستانهای دانشگاهی نیازمند انجام مطالعات بیشتر است. واژههای کلیدی: دانش، نگرش، عملکرد، پرسنل بیمارستان، پیشگیری، آنفلوانزای نوع H۱N۱
محمد امین موعودی، مهرانه شعبانی، جعفر اکبری،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: غیبت از کار، میتواند بهطور جدی تأثیر منفی بر کسب و کار داشته باشد. این مطالعه جهت ارزیابی وضعیت سلامت شغلی کارکنان این صنعت براساس شاخصهای غیبت و عوامل مؤثر بر آن صورت گرفت.روشها: این مطالعه از نوع طولی بود. ۱۲۸پرونده حادثه منجر به غیبت در سالهای ۸۶ تا ۹۱ مورد بررسی قرار گرفت. مطالعه غیبت ناشی از کار، براساس شاخصهای نرخ زمان از دست رفته، میزان کل موارد غیبت، میزان موارد غیبت به علت بیماری، میزان فرکانس غیبت، میانگین تعداد روزهای غیبت به ازاء هر فرد و فاکتور برادفورد محاسبه شد. پس از جمعآوری دادهها، به منظور تجزیه و تحلیل نتایج از نرمافزار SPSS نسخه ۲۰ و آزمونهای مربع کای و آنالیز واریانس و نسبت شانس استفاده شد. یافتهها: نرخ زمان ازدست رفته، میزان کل موارد غیبت، میزان موارد غیبت به علت بیماری،مجموع کل روزهای غیبت از کار غیرموجه و میانگین تعداد روزهای غیبت به ازاء هر فرد به ترتیب ۹۵۶/۰، ۰۵۵/۱، ۷۲۶/۰، ۳۲۶۵/۰ و ۴۱/۲۱۶% بود. همچنین فاکتور تجمعی برادفورد در سال های ۸۹ ، ۹۰ و ۹۱ به ترتیب ۸۶ ، ۱۹ و ۷۱ به دست آمد. براساس نتایج آزمونهای آماری، مشخص شد که بین عامل وقوع حادثه و غیبت (۰۳۲/۰ = P)، ماه وقوع و غیبت (۰۴۸/۰ P=)، ماهیت آسیبدیدگی و غیبت از کار (۰۱۶/۰P=)، شیفت کاری و فاکتور برادفورد (۰۴/۰ P=)، فاکتور برادفورد و عامل حادثه (۰۳۲/۰ P=) و حقوق دریافتی و زمان وقوع حادثه (۰۲۴/۰ P=) ارتباط معنیداری وجود داشت.نتیجهگیری: براساس نتایج این مطالعه، آمار غیبت از کار در سال ۹۱ بیشتر از سالهای قبل بود که بایستی علتیابی و کنترل شود. همچنین مشخص شد که موارد مختلفی میتواند بر روی میزان غیبت ناشی از کار مؤثر باشد، از جمله این عوامل میتوان به سن افراد، نوبت کاری، وضعیت استخدامی افراد، نوع حادثه، ماههای سال و … اشاره کرد. با بررسی و علتیابی غیبت ناشی از کار، میتوان آمار آن را در سازمان کاهش داد و در نتیجه آن بهرهوری و تولید را افزایش داد.واژههای کلیدی: غیبت از کار، نرخ زمان از دست رفته ، میزان کل مواردغیبت، میزان مواردغیبت به علت بیماری، مجموع کل روزهای غیبت ازکارغیرموجه، میانگین تعداد روزهای غیبت به ازاء هر فرد، فاکتور برادفورد
حسن خرسندی، فراز فتحی، بلال امامی فر، حمزه شعبانی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: لزوم ارتقای کیفیت پسابِ لاگونها یکی از اولویتهای زیست محیطی طرحهای فاضلاب است. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی عملکرد صافی دانه درشت با جریان افقی در بهبود پارامترهای جامدات معلق، اکسیژن مورد یاز شیمیایی، کدورت و کلیفرم مدفوعی در پساب خروجی از زلالساز لاگونهای با هوادهی به منظور تأمین استانداردهای ملی صورت گرفت.روشها: این مطالعه تجربی در مقیاس پایلوت در محل تصفیهخانه فاضلاب شهر بوکان انجام شد. طراحی، ساخت و نصبِ پایلوتِ صافی دانه درشت با جریان افقی بر اساس رهنمودهای وجلین صورت گرفت. عملکرد صافی در سه نرخ ۵/۰، ۱ و ۵/۱ مترمکعب بر مترمربع در ساعت در حذف جامدات معلق، اکسیژن مورد نیاز شیمیایی، کدورت و کلیفرم مدفوعیِ پساب خروجی از زلالساز لاگونهای با هوادهی مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاصله، با آنالیز کوواریانس (ANCOVA) به وسیله نرمافزار SPSS ۱۶ مورد تحلیل قرار گرفتند.یافتهها: میانگین پارامترهای جامدات معلق، اکسیژن مورد نیاز شیمیایی، کدورت و کلیفرمِ مدفوعی پساب خروجی از صافی دانه درشت با جر یان افقی در نرخهای مختلف فیلتراسیون اختلاف معنیداری داشتند (۰۰۱/۰ P<). بر این اساس، صافی دانه درشت با جریان افقی در بارگذاری بهینه ۵/۰ مترمکعب بر مترمربع در ساعت، مقدار کل جامدات معلق، اکسیژن موردنیاز شیمیایی و کدورت پساب زلالساز لاگون های با هوادهی را به طور میانگین به ترتیب به mg/L ۲۱، mg/L ۳۵ و NTU ۳۳/۸ کاهش داد.نتیجهگیری: صافی دانه درشت با جریان افقی به دلیل راندمان مطلوب و راهبری آسان، میتواند به عنوان گزینه مناسب برای ارتقای کیفیت پسابِ زلالسازِ لاگونهای با هوادهی جهت تأمین استاندارهای ملی مورد استفاده قرار گیرد.واژههای کلیدی: پساب، صافی درشت دانه با جریان افقی، فاضلاب، لاگون با هوادهی
منصور بیرامی، رضا محمدزاده گان، یزدان موحدی، یونس قاسم بکلو، عیناله شعبانی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه دشواری در نظمبخشی هیجانی و صفات شخصیت مرزی در معتادان تحت درمان با متادون، معتادان در حال مصرف مواد (خودمعرف) و افراد بهنجار بود.روشها: این پژوهش از نوع مطالعات علی مقایسهای و جامعه آماری آن شامل کلیه مردان سوء مصرف کننده مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان خوی در سال ۱۳۹۲ بود. نمونه آماری پژوهش از ۴۰ نفر معتاد تحت درمان با متادون، ۴۰ نفر معتاد در حال مصرف مواد (خودمعرف) و ۴۰ نفر افراد غیر معتاد تشکیل شد که به صورت در دسترس انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها، مقیاسهای دشواری در نظمبخشی هیجانی (Difficulties in Emotion Regulation Scale یا DERS) و صفات شخصیت مرزی (Schizotypal Trait questionnaire-B form یا STB) توسط شرکت کنندگان تکمیل گردید. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و آزمون تعقیبی Tukey در نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: یافتهها نشان داد که افراد خودمعرف (بدون درمان)، نمرات بالاتری در متغیر صفات شخصیت مرزی (۰۵/۱۵ = F، ۰۰۱/۰ = P) و دشواری در نظمبخشی هیجانی (۴۷/۳۳ = F، ۰۰۱/۰ = P) نسبت به افراد تحت درمان با متادون و افراد بهنجار کسب کردند، اما نتایج آزمون تعقیبی Tukey نشان داد که تفاوت معنیداری بین افراد تحت درمان با متادون و افراد بهنجار در این مؤلفهها وجود نداشت.نتیجهگیری: با توجه به نقش دشواری در نظمبخشی هیجانی و صفات شخصیت مرزی در اختلالات سوء مصرف مواد، لازم است که پژوهشگران در مطالعات آینده بیشتر بر نقش این متغیرها در شروع و تداوم سوء مصرف مواد توجه داشته باشند. در این راستا، برگزاری کارگاههای مربوط به تنظیم هیجانی و مهارتهای کنترل تکانه برای بیماران سوء مصرف کننده ضروری به نظر میرسد
حمید تابلی، نادر شعبانی،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: بحران، یک واقعه پیشبینی نشده است که میتواند خسارات مالی و جانی در بر داشته باشد. یکی از اصلیترین اقدامات در مدیریت بحران، میزان آمادگی فردی برای مقابله با بحران است. هدف اصلی از انجام مطالعه حاضر، بررسی ارتباط بین آمادگی فردی در مدیریت بحران با سلامت عمومی و کیفیت خواب بود.روشها: این پژوهش یک مطالعه مقطعی، توصیفی- تحلیلی بود که در سال ۱۳۹۴ انجام شد. جامعه آماری، ۳۱۰ نفر از پرسنل شرکت معدنی و صنعتی گل گهر بودند. از آمار حوادث در ششماه اول سال ۱۳۹۴ به عنوان متغیری برای بررسی آمادگی فردی در مدیریت بحران استفاده گردید. ابزار مورد استفاده برای بررسی وضعیت سلامت عمومی و کیفیت خواب کارگران، پرسشنامههای وضعیت سلامت عمومی و شاخص کیفیت خواب Pittsburgh بود. تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS انجام شد.یافتهها: میانگین سنی کارگران ۴ ± ۲/۳۲ سال و میانگین سابقه کار افراد ۱/۴ ± ۶/۷ سال بود. میانگین شاخص توده بدنی در بین کارگران شرکت ۷۲/۲ ± ۲/۲۵ کیلوگرم بر متر مربع به دست آمد. شیوع موارد مشکوک به اختلالات روانی با استفاده از نمره برش ۲۳ در کل و ۶ در خرده مقیاس، نشان داد که ۳/۳۲ درصد از کارگران، مشکوک به اختلال روانی بودند. همچنین، ۷/۳۹ درصد از کارگران کیفیت خواب مطلوب و ۳/۶۰ درصد از آنها کیفیت خواب نامطلوب داشتند.نتیجهگیری: افزایش سلامت عمومی، باعث بالا رفتن آمادگی فردی در مدیریت بحران و در نتیجه کاهش حوادث شده است، ولی ارتباط معنیداری بین کیفیت خواب و حوادث نشان نداد.
محمد شعبانی، حمید نجات، محمدرضا صفاریان،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر کیفیت زندگی بر کمالگرایی و نشخوار فکری بیماران مبتلا به میگرن انجام شد. روشها: پژوهش نیمهتجربی حاضر از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی مراجعهکننده به بیمارستانها و مراکز پزشکی- درمانی شهر تربت حیدریه تشکیل دادند. افراد نمونه نیز ۳۰ نفر بودند که به روش نمونهگیری تصادفی از بین مراجعهکنندگان به مراکز مذکور انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه ۱۵ نفر) جای گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس کمالگرایی چندبعدی Frost (Frost Multidimensional Perfectionism) (۱۹۹۰)، پرسشنامه سردرد میگرن اهواز (AMQ: Ahwaz Migraine Headache) و پرسشنامه پاسخهای نشخواری Hoeksو Muro (RRS: Rushing Responses Questionnaire) بودند که قبل و بعد از مداخله توسط هر دو گروه تکمیل شدند. در نهایت، دادههای جمعآوریشده با استفاده از نرمافزار SPSS ۲۲ تجزیه و تحلیل گردیدند. یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند که اثر درمان مبتنی بر کیفیت زندگی بر نشخوار فکری بیماران مبتلا به میگرن معنادار میباشد (۰۵/۰>P)؛ اما تأثیر آن بر کمالگرایی معنادار نیست (۰۵/۰
مریم شعبانی، اصغر آقایی،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه شیوههای مقابلهای و سرسختی مادران دارای فرزند اوتیستیک با مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال بیشفعالی- نقص توجه (ADHD یا Attention deficit hyperactivity disorder)، در سال ۱۳۹۷ در شهر اصفهان انجام شد.
روشها: این مطالعه از نوع علی- مقایسهای و جامعه آماری آن متشکل از مادران دارای فرزند اوتیستیک تحت پوشش انجمن اوتیسم و مادران دارای فرزند مبتلا به ADHD مراجعهکننده به کلینیکهای مشاوره شهر اصفهان بود. به ترتیب ۷۳ و ۶۴ نفر به روش نمونهگیری در دسترس از دو گروه انتخاب شدند. این افراد پرسشنامههای مقابله با بیماری فرزند McCubbin (Coping Health Inventory for Parents یا CHIP) و شاخص سرسختی خانواده McCubbin و Thompson (Family Hardiness Index یا FHI) را بررسی و تکمیل نمودند. در نهایت، دادهها در نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: تحلیل واریانس نشان داد که تفاوت معنیداری بین شیوههای مقابله با بیماری فرزند در مادران دارای فرزند اوتیستیک با مادران دارای فرزند مبتلا به ADHD وجود داشت (۰/۰۰۹ = P، ۶/۹۵۶ = F)، اما بین سرسختی این دو گروه از مادران تفاوت معنیداری مشاهده نشد (۰/۰۶۹ = P، ۳/۳۸۱ = F).
نتیجهگیری: از آنجایی که شیوههای مقابلهای کارامد، منجر به افزایش میزان تابآوری و سرسختی مادران و در نتیجه، ارتقای بهزیستی خانواده میشود، توجه بیشتر به الگوها و راهکارهای مقابلهای در تعامل با مادران توسط متخصصان و مشاوران، ضروری به نظر میرسد تا بر اساس ویژگیهای شخصیتی و جمعیتشناختی افراد، مؤثرترین و مناسبترین برنامه مداخلاتی جهت ارایه حمایت مناسب طراحی گردد.