۸ نتیجه برای غلامرضا عسکری
مرجان بداخانیان، محمد حسن انتظاری، مصطفی قنادیان، غلامرضا عسکری، محمدرضا مراثی،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: عواملی همچون چاقی، افزایش چربی خون، افزایش قند خون و افزایش دور کمر، خطر بروز بیماریهای قلبی- عروقی را افزایش میدهند. مطالعات نشان دادهاند که چربی امگا ۳، وقوع بیماریهای قلبی- عروقی را کاهش میدهد. خرفه نوعی گیاه علفی است که برگهای غنی از اسید لینولئیک دارد. هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی تأثیر عصاره خرفه بر پروفایلهای چربی خون، قند خون و سطح CRP (C-reactive protein) بود.روشها: این کارآزمایی باینی تصادفی دو سویه کور، بر روی ۸۰ مرد مبتلا به سندرم متابولیک انجام شد. بیماران به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم شدند. گروه مداخله روزانه دو کپسول خرفه و گروه شاهد دو کپسول دارونما دریافت کردند. برای بررسی اثر مداخله، از آزمون ANOVA استفاده گردید.یافتهها: بر اساس یافتهها، میزان قند خون، سطح CRP و LDL (Low-density lipoprotein) در گروههای مداخله و شاهد کاهش یافت، اما این کاهش معنیدار نبود. سطح تریگلیسرید در هر دو گروه افزایش نشان داد، اما افزایش معنیداری مشاهده نشد. سطح HDL (High-density lipoprotein) در گروه مداخله افزایش و در گروه شاهد کاهش پیدا کرد که تفاوت بین دو گروه معنیدار نبود. کلسترول و Non-HDL cholesterol در گروه مداخله کاهش و در گروه شاهد افزایش نشان داد که تفاوت معنیداری بین دو گروه گزارش نشد.نتیجهگیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که مصرف کپسول عصاره خرفه، نتوانست میزان قند خون، پروفایل چربی خون و سطح CRP را در مردان مبتلا به سندرم متابولیک کاهش دهد.
امیر هادی، غلامرضا عسکری، مرضیه کافشانی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
مشکلاتی از جمله اختلالات هورمونی، التهاب و محدودیتهای رژیمهای غذایی، میتواند منجر به سوء تغذیه در بیماران مبتلا به بیماری مزمن کلیه به ویژه بیماران تحت دیالیز شود. بهبود وضعیت تغذیه این بیماران با مداخلات رژیمی و یا غیر رژیمی، گامی حیاتی در کاهش میزان عوارض و مرگ و میرهای ناشی از این بیماری میباشد. اختلاف نظرهای بسیاری در مورد استفاده از مکملهای ویتامینی در بیماریهای کلیوی وجود دارد و در این زمینه توصیههای مبتنی بر شواهد علمی، بسیار اندک است. با توجه به موارد مطرح شده و افزایش مصرف روزافزون مکملهای غذایی در جهان، مطالعه مروری حاضر با هدف جمعآوری و خلاصهسازی شواهد علمی موجود در مورد مکمل یاریهای تغذیهای در بیماران مزمن کلیوی انجام گردید.
سید مرتضی صفوی، صفیه میرزایی، غلامرضا عسکری،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: پوکی استخوان (Osteoporosis)، از بزرگترین نگرانیهای سلامت در دنیا محسوب میشود. با وجود نتایج مطالعات بسیاری مبنی بر تأثیر تغذیه بر سلامت استخوان، تاکنون تأثیر متقابل آن با عواملی مانند ژنتیک و شاخصهای محیطی و تغذیهای بررسی نشده است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی برهمکنش الگوهای غذایی و شاخصهای تنسنجی [شاخص توده بدنی (Body mass index یا BMI)، نسبت دور کمر به دور باسن (Waist-hip ratio یا WHR)] با ابتلا به پوکی استخوان و کاهش تراکم استخوان بود.روشها: دریافتهای غذایی شرکت کنندگان (۳۸۰ نفر) با استفاده از پرسشنامه تکرر مصرف مواد غذایی مورد سنجش قرار گرفت. تراکم مواد معدنی استخوانی (Bone mineral density یا BMD) نیز با استفاده از دستگاه تراکمسنجی در نواحی مهرههای کمری و گردن ران ارزیابی گردید. شاخصهای تنسنجی نیز با اندازهگیری قد، وزن، دور کمر و دور باسن محاسبه شد.یافتهها: پس از تعدیل مخدوشگرها، برهمکنش میانه بالای الگوی غذایی سالم و چاقی عمومی (BMI بیشتر از ۲۵ کیلوگرم بر مترمربع) در مدل سوم (مدل تعدیل شده برای سن، جنسیت، کالری، مصرف مکمل، استفاده از ضد آفتاب، فعالیت فیزیکی، تحصیلات و مصرف دخانیات) معنیدار و ۴۳/۰ (۹۵/۰-۲۰/۰) به دست آمد و در این افراد خطر ابتلا به پوکی استخوان و کاهش تراکم استخوان ۵۷ درصد کاهش را نشان داد. خطر ابتلا به پوکی استخوان و کاهش تراکم استخوان در افرادی که در میانه پایین الگوی غذایی سنتی قرار داشتند و BMI بیشتر از ۲۵ کیلوگرم بر مترمربع را دارا بودند، کمتر مشاهده شد. همچنین، خطر ابتلا در افرادی که چاقی عمومی داشتند و در میانه بالاتر از الگوی غذایی غربی قرار گرفتند، بیشتر بود.نتیجهگیری: اثر متقابل الگوی غذایی و شاخصهای تنسنجی با ابتلا به پوکی استخوان و کاهش تراکم استخوان تنها در افرادی که چاقی عمومی داشتند و در میانه بالای مصرف الگوی غذایی سالم بودند، با کاهش خطر ابتلا همراه میباشد.
مهران نوری، مهسا شیرانی، امیر هادی، غلامرضا عسکری،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
چای ترش (Sour Tea) گیاهی است که امروزه به صورت گسترده مورد استفاده قرار میگیرد. در گذشته از این گیاه برای درمان اختلالات زیادی از جمله سنگهای کلیوی و مثانه، محرک جنسی، ضد عفونیکننده، کاهش عوارض دیابت و پرفشاری خون استفاده میشد. تاکنون مطالعات انسانی و حیوانی متعددی در رابطه با تأثیر چای ترش بر پرفشاری خون انجام گرفته است. دادههای پژوهش حاضر بر اساس نتایج یافتهها از پایگاههای اطلاعاتی PubMed، Scopus، ISI و Google Scholar به دست آمد. با توجه به یافتههای بیشتر تحقیقات انجام شده در این زمینه، احتمال دارد که این ماده بتواند در بهبود فشار خون سیستولیک و دیاستولیک بیماران مبتلا به پرفشاری خون مؤثر باشد. در این مطالعه مروری، به بررسی پژوهشهای صورت گرفته در این زمینه و مکانیسمهای احتمالی تأثیر چای ترش بر فشار خون پرداخته شد.
اعظم محمدی، نیماه بحرینی اصفهانی، غلامرضا عسکری، محمد جواد طراحی، محمدرضا حاجی اسماعیلی، فاطمه ابراهیمی،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: سوءتغذیه همراه با بیماری، اثرات نامطلوبی بر روند درمان دارد. این مشکل میتواند عفونت، عوامل التهابی، استرس اکسیداتیو، تأخیر در بهبودی، مدت زمان بستری در بیمارستان، هزینههای بیمارستان و مرگ و میر را به ویژه در سالمندان و بیماران مبتلا به بیماریهای بدخیم بستری در بخش مراقبتهای ویژه افزایش دهد. آلفا-لیپوئیک اسید (ALA: Alpha-Lipoic Acid) ترکیب هشت کربنه دارای گوگرد و خواص آنتیاکسیدانی است که احتمالاً برای بیماران مذکور مناسب میباشد. در این ارتباط، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات مکملیاری آلفا-لیپوئیک اسید بر سوءتغذیه، استرس اکسیداتیو، طول مدت بستری در بیمارستان و طول مدت اتصال به ونتیلاتور انجام شد. روشها: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی، دو سو کور و کنترل شده با دارونما میباشد که در بخش مراقبتهای ویژه عمومی و مغز و اعصاب بیمارستان لقمان حکیم (وابسته به دانشگاه شهید بهشتی تهران) انجام شد و در آن ۸۰ بیمار (۸۰-۱۸ سال) به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. دوزهای آلفا-لیپوئیک اسید (۶۰۰ میلیگرم در روز) و دارونما به مدت هشت هفته به بیماران داده شد. قبل و بعد از مداخله، ظرفیت آنتیاکسیدان (TAC: Total Antioxidant Capacity)، سوءتغذیه، دور کمر، دور عضله بازو (MAC: Mead Arm Circumference) و ضخامت چربی چین پوستی (TSF: Triceps Skin Fold) اندازهگیری گردید. بررسی مصرف غذا و تجزیه و تحلیلهای آماری نیز به ترتیب با استفاده از نرمافزارهای N۴ و SPSS ۲۰ انجام شد. دادههای کمی به عنوان میانگین±انحراف معیار و (۰۵/۰P<) به عنوان سطح معناداری در نظر گرفته شدند. یافتهها: ویژگیهای اولیه در گروه مداخله و پلاسبو مشابه بود (۰۵/۰
فاطمه سادات میریعقوبی، مهران نوری، غلامرضا عسکری،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: کبد چرب یک اختلال متابولیکی رایج است که به دلیل تجمع بیش از حد چربی در سلولهای کبدی منجر به عملکرد غیر طبیعی کبد میشود. ویتامین D به دلیل داشتن نقشهای ضد التهابی، ضد فیبروزی و ایجاد حساسیت به انسولین میتواند در بهبود علائم کبد چرب نقش داشته باشد. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف خلاصه کردن اطلاعات حاصل از مطالعات کارآزمایی بالینی انجام شده در رابطه با تأثیر مکمل ویتامین D بر پارامترهای مختلف بیماری کبد چرب انجام شد.
روشها: مطالعات منتشر شده طی سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۸ با جستجو در پایگاههای علمی PubMed، Google Scholar، Science Direct، Scopus و Web of Science با استفاده از کلیدواژههای NAFLD، Nonalcoholic Fatty Liver Disease، Nonalcoholic Steatohepatitis، Vitamin D، Cholecalciferol، ۱,۲۵(OH)۲D۳ و Calcitriol استخراج شدند.
یافتهها: به نظر میرسد که ویتامین D میتواند با کاهش چربی کبد، سطح آنزیمهای ALT (Alanine Transaminase) و AST (Aspartate Transaminase)، سایتوکاینهای پیشالتهابی مانند NF-κB و TNF-α، فاکتور التهابی hs-CRP (high-sensitivity C-reactive protein) و بهبود مقاومت به انسولین، اثر مثبتی بر بهبود علائم کبد چرب غیر الکلی داشته باشد. همچنین میتواند با کاهش سطح مالوندیآلدهید (MDA: Malondialdehyde) و افزایش ظرفیت آنتیاکسیدانی، به شکلی مثبت بر استرس اکسیداتیو تأثیر بگذارد.
نتیجهگیری: ویتامین D میتواند نقش مهمی در روند پیشگیری و بهبود کبد چرب غیر الکلی از طریق مکانیسمهای مختلف داشته باشد.
پگاه گرجیان، غلامرضا عسکری، مطهر حیدری بنی، محمدجواد طراحی، نیماه بحرینی،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده
هدیه احمدی، طیبه متقی، فریبرز خوروش، آوات فیضی، محمد باقرنیا، غلامرضا عسکری،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: شیوع میگرن در جهان و ایران به ترتیب معادل ۱۴.۷ و ۱۴ درصد گزارش شده است. کمبود روی یکی از مشکلات مربوط به تغذیه در سراسر جهان میباشد. افراد مبتلا به میگرن سطوح پایینتری از روی در مقایسه با افراد سالم دارند. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر مکملیاری با روی بر علائم و شاخص التهابی پروتئین واکنشی C در بیماران مبتلا به میگرن انجام شد.
روشها: مطالعه بالینی حاضر یک کارآزمایی بالینی دوسوکور میباشد. بیماران به طور تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند و روزانه یک عدد مکمل سولفات روی ۲۲۰ میلیگرمی (۵۰ میلیگرم عنصر روی) و دارونما (نشاسته) را به مدت هشت هفته دریافت نمودند. علائم حملات میگرنی شامل: شدت، فرکانس، مدت زمان سردرد، نتیجه سردرد روزانه (Headache Diary Results) و میزان CRP (C-Reactive Protein) برای هر بیمار در ابتدا و انتهای آزمایش اندازهگیری شد.
یافتهها: در ابتدای مطالعه، اختلاف معناداری در رابطه با علائم میگرن بین دو گروه مشاهده نشد. مداخله در مقایسه با دارونما موجب کاهش شدت (۰.۰۴۸=P)، فراوانی (۰.۰۲۶=P) و نتیجه سردرد روزانه (۰.۰۲=P) گردید؛ اما تفاوت میانگین مدت زمان حملات سردرد در دو گروه در آستانه معناداری قرار گرفت (۰.۰۹۲=P).
نتیجهگیری: در مطالعه حاضر نشان داده شد که مصرف مکمل روی به مدت هشت هفته ممکن است یک درمان مؤثر برای علائم میگرن باشد.