۱۷ نتیجه برای فاضل
کاظم ندافی، رامین نبیزاده، شاهرخ نظمآرا، حشمتاله نورمرادی، فاضل محمدی مقدم،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه: در عصر حاضر توسعه روز افزون جوامع شهری و افزایش فعالیتهای اقتصادی و صنعتی بدون توجه به ارزیابی اثرات این فعالیتها بر سلامت انسان به عنوان محور توسعه، آلودگی هوای شهرها و مخاطرات ناشی از انتشار آلایندههای مختلف را موجب گردیده است. از طرفی وضعیت بحرانی آلودگی هوای تهران بر کسی پوشیده نیست و با توجه به این که ذرات معلق به عنوان یکی از آلایندههای اصلی شهر تهران به شمار میرود، در این مطالعه غلظت ذرات معلق موجود در هوای آزاد شامل TSP و PM۱۰ و همچنین توصیف کیفیت هوا با تکیه بر شاخص AQI بر اساس ماههای مختلف نمونهگیری مورد بررسی قرار گرفت. روشها: این مطالعه از ابتدای دیماه ۸۴ تا پایان اردیبهشت ۸۵ انجام شد. تعداد ۵۰ نمونه برای TSP با استفاده از پمپ نمونهگیر با حجم زیاد و تعداد ۵۰ نمونه برای PM۱۰ با استفاده از دستگاه لیزری پایش ذرات مدل ۱۰۷ برداشت شد. یافتهها: در طول دوره نمونهگیری از نظر آلاینده TSP، اسفندماه ۱۳۸۴ با میانگین µg/m۳ ۶۳/۱۹۰ آلودهترین ماه و فروردین ۱۳۸۵ با میانگین µg/m۳ ۵/۱۱۸ پاکترین ماه بود. در طول دوره نمونهگیری از نظر آلاینده PM۱۰، دیماه ۱۳۸۴ با میانگین µg/m۳ ۵/۶۶ آلودهترین ماه و فروردین ۱۳۸۵ با میانگین µg/m۳ ۱/۴۲ پاکترین ماه گزارش گردید. نتیجهگیری: بر اساس شاخص کیفیت هوا (AQI) در طول دوره نمونهگیری، در ۹۶ درصد از موارد آلاینده TSP کمتر از حد استاندارد (۱۰۰ < AQI) و در ۴ درصد از موارد آلاینده TSP بالاتر از حد استاندارد (۱۰۰ > AQI) قرار داشت. بر اساس شاخص کیفیت هوا (AQI) در طول دوره نمونهگیری، در ۹۸ درصد از موارد آلاینده PM۱۰ در کمتر از حد استاندارد (۱۰۰ < AQI) و در ۲ درصد از موارد آلاینده PM۱۰ بالاتر از حد استاندارد (۱۰۰ > AQI) به دست آمد. واژههای کلیدی: آلودگی هوا، تهران، ذرات معلق، شاخص کیفیت هوا.
سعید سامانیمجد، حسن هاشمی، حمیدرضا پورزمانی، فاضل محمدیمقدم، حشمتاله نورمرادی، علی سامانی مجد،
دوره ۶، شماره ۵ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه: در کنار مسایل و موضوعات گوناگون محیط زیست انسانی، خطرات زیستمحیطی ناشی از سوء مدیریت مواد زائد صنعتی، یکی از مسایل اساسی کشور به حساب میآید. این موضوع به ویژه در استانهایی از قبیل استان چهارمحال و بختیاری که در آنها تمرکز و تنوع منابع طبیعی وجود دارند و در چند سال اخیر با رشد سریع تکنولوژی و صنعت روبرو هستند، از اهمیت بیشتری برخوردار است. روشها: جهت بررسی وضعیت دفع فعلی مواد زائد صنعتی در شهرک صنعتی بروجن و بهسازی وضعیت موجود سیستم مدیریت پسماند، در شهرک صنعتی بروجن از روش پرسشنامه استفاده گردید که به صورت حضوری از صاحبان و مسؤولین صنایع سؤال گردید و در پرسشنامه یاداشت شد و در نهایت از صنعت مورد نظر بازدید شد و شماتیک فرایند تولید، مشخص گردید. در این پرسشنامه وضعیت بهرهبرداری، نوع فعالیت، نوع و مقدار مواد اولیه مصرفی، نوع و مقدار محصولات تولیدی و زبالههای تولیدی توسط هر صنعت بررسی گردید. یافتهها: در شهرک صنعتی بروجن به طور کلی ۲۲۰۰ کیلوگرم در روز زائدات بهداشتی در اثر فعالیت پرسنل در این شهرک تولید میشود. در بررسیهای انجام شده، بر اساس ترکیب فیزیکی زباله، مشخص شد که با در نظر گرفتن تمام مواد قابل بازیافت، حدود ۶/۶۸ درصد وزن مواد زائد صنعتی در شهرک صنعتی بروجن کاهش خواهد یافت ولی تمام مواد قابل بازیافت را نمیتوان بازیابی نمود. بنابراین کاهش وزن به حدود ۶۱ درصد میرسد. نتیجهگیری: بر اساس بررسیهای میدانی جهت امکان احداث واحدهای بازیافت در شهرک صنعتی بروجن، میتوان از تأسیسات بازیافت کاغذ در این شهرک صنعتی استفاده نمود و با توجه به وجود صنایع بازیافت کاغذ در این شهرک، پتانسیل خوبی در این مورد وجود دارد. ایجاد تأسیسات بازیافت و پردازش پلاستیک مقرون به صرفه نیست. همچنین توصیه میشود که زائدات آهنی در یک نقطه مشخص در شهرک صنعتی جمعآوری شوند و پس از یک دوره مشخص به عنوان مواد اولیه به صنایع مادر فروخته شوند. واژههای کلیدی: مدیریت مواد زاید جامد صنعتی، شهرک صنعتی، بروجن
سمیه فاضلی، محمد مهدی امین، امیر حسام حسنی، علی ترابیان،
دوره ۶، شماره ۵ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه: هدف از انجام این مطالعه بررسی کارایی بیوراکتور غشایی (MBR یا Membrane bioreactor) از نوع صفحهای (Flat sheet) در حذف BOD۵ و COD در تصفیهخانه فاضلاب شهری جنوب اصفهان بود. روشها: در این مطالعه، یک بیوراکتور غشایی صفحهای مستغرق با حجم ۱۴۰ لیتر، با استفاده از غشای میکروفیلتراسیون (MF یا Microfiltration membrane) به مدت ۱۰۹ روز و با زمان ماند هیدرولیکی ۲۰ ساعت در تصفیهخانه فاضلاب شهری جنوب اصفهان تغذیه گردید. یافتهها: راهبری بیوراکتور در غلظت MLSS معادل ۷۸۰۰ میلیگرم در لیتر، به طور متوسط راندمان حذف COD و BOD۵ به ترتیب میزان ۹۵ درصد و ۹۹ درصد را حاصل نمود. نتیجهگیری: سیستم FS-MBR (Flat sheet membrane bioreactor) میتواند به دلیل کیفیت بالای پساب خروجی و حذف BOD۵ و COD طبق استانداردهای تخلیه به آبهای پذیرنده در مقیاس بزرگ مورد استفاده قرار گیرد. واژههای کلیدی: غشای صفحهای، بیوراکتور غشایی، میکروفیلتراسیون، فاضلاب شهری، غشای مستغرق.
مرضیه وحید دستجردی، مریم فروغی، فاضل محمدی مقدم، اکبر حسن زاده، حشمت اله نورمرادی،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: سرب از راه های مختلف اعم از خوراکی، تنفسی و پوستی وارد بدن انسان می گردد. یکی از منابع پوستی ورود سرب به بدن توسط مواد آرایشی مانند رژ لب و سایه چشم می باشد. ورود سرب به بدن باعث ایجاد خطراتی مانند فشار خون دوران بارداری، سقط جنین و کاهش عملکرد سیستم عصبی نوزادان می گردد. در این مطالعه، میزان سرب در رایج ترین سایه چشم های مصرفی در بازار مورد بررسی قرار گرفت تا ایمنی و کیفیت آن ها سنجیده شده و در نهایت مرغوب ترین نوع آن ها تعیین گردد. روش ها: مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر در سال ۱۳۹۰ در شهر اصفهان انجام شد. اطلاعات مربوط به پرمصرف ترین مارک های ماده آرایشی سایه چشم از طریق فروشندگان بزرگ محصولات آرایشی به دست آمد. با استفاده از روش های آماری، تعداد ۱۵ نمونه پرمصرف از این نوع ماده آرایشی انتخاب و با استفاده از دستگاه جذب اتمی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: غلظت سرب در نمونه های مورد مطالعه بین ۶- ۸۵/۰ میکروگرم بر گرم بر اساس وزن تر به دست آمد و میانگین کلی میزان سرب در تمام نمونه های مورد مطالعه برابر ۵۳/۳ میکروگرم بر گرم بود. بیشترین و کمترین غلظت سرب به ترتیب مربوط به مارک های فلورمار با میزان ۶۶/۵ و کاویان با مقدار ۵/۱ میکروگرم بر گرم بود. نتیجه گیری: در این مطالعه غلظت سرب در سایه های چشم مورد مطالعه کمتر از مقدار توصیه شده توسط سازمان غذا و داروی آمریکا (Food and drug administration یا FDA) بود. لذا جهت جلوگیری از اثرات مضر بهداشتی به خصوص برای کودکان و زنان باردار، باید همواره اندازه گیری مقدار سرب در محصولات آرایشی مورد پایش قرار بگیرد تا از اثرات زیانبار آن کاسته شود.
کیارش زینت مطلق، مهدی جهانگیری، فاضل زینت مطلق، فرزاد جلیلیان،
دوره ۸، شماره ۷ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: ایران از جمله کشورهایی است که بالاترین میزان مرگ و میر ناشی از حوادث را در دنیا دارد. از جمله گروههای آسیبپذیر در این حوادث موتورسواران میباشند که ۴۲ درصد حوادث جادهای را به خود اختصاص میدهند. این مطالعه با هدف بررسی عوامل مؤثر بر استفاده از کلاه ایمنی در بین موتورسواران شهر شیراز انجام شد. روشها: این مطالعه توصیفی مقطعی روی ۴۰۰ نفر از موتورسواران ۱۵ تا ۶۰ ساله شهر شیراز صورت گرفت. افراد مورد مطالعه به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شد و اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمعآوری شد. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۱۶ انجام شد. مقدار P کمتر از ۰۵/۰ به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد. یافتهها: از بین کلیه افراد مورد مطالعه فقط ۲/۱۱ درصد گزارش کردند که همیشه از کلاه ایمنی استفاده میکنند. اغلب افراد (۵/۶۲ درصد) عدم راحتی کلاه ایمنی را به عنوان اصلیترین دلیل عدم استفاده از آن گزارش کردند. در این مطالعه ارتباط معنیداری بین استفاده از کلاه ایمنی با شغل و همچنین سطح تحصیلات مشاهده شد (۰۵/۰ > P). نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که میزان استفاده از کلاه ایمنی در جامعه مورد بررسی پایین است. بنابراین ضروری است که اقدامات لازم جهت ارتقای میزان استفاده از کلاه ایمنی از طریق الزام پلیس به رعایت و نیز بهبود راحتی آن به عمل آید. واژههای کلیدی: کلاه ایمنی، موتورسوران، شیراز
فاضل زینت مطلق، تورج احمدی جویباری، فرزاد جلیلیان، مهدی میرزایی علویجه، عباس آقائی، کامبیز کریم زاده شیرازی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: رفتار پرخاشگرانه دوران نوجوانی میتواند به عنوان یک عامل پیشبینی کننده برای بزهکاری، سوء مصرف مواد، افسردگی و افت تحصیلی باشد. این مطالعه با هدف تعیین شیوع و عوامل مرتبط با پرخاشگری در بین نوجوانان انجام شد. روشها: پژوهش حاظر یک مطالعه توصیفی- مقطعی بود که در بین نوجوانان شهر یاسوج در سال ۱۳۸۹ صورت گرفت. آزمودنیهای مطالعه به روش نمونهگیری تصادفی ساده از میادین اصلی در سطح شهر انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامهای شامل دو بخش اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد پرخاشگری Boss و Perry بود، که به صورت خودگزارشدهی توسط شرکت کنندگان تکمیل گردید. اطلاعات به وسیله نرمافزار SPSS نسخه ۱۸ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: شیوع پرخاشگری در بین نوجوانان ۲/۳۲ درصد بود. مصرف مواد مخدر، مصرف مشروبات الکلی، رابطه جنسی پرخطر، مصرف مواد مخدر در دوستان و طلاق والدین دارای رابطه آماری معنیدار با بروز پرخاشگری در نوجوانان بود (۰۵/۰ > P). نتیجهگیری: با توجه به شیوع بالای پرخاشگری، ارایه برنامههای آموزشی در خصوص ارتقای مهارتهای کنترل خشم و پیشگیری از پرخاشگری در نوجوانان ضروری به نظر میرسد. واژههای کلیدی: نوجوانان، رفتارهای پرخطر، پرخاشگری
فاضل زینت مطلق، غلامرضا شریفی راد، فرزاد جلیلیان، مهدی میرزایی علویجه، عباس آقائی، تورج احمدی جویباری،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: آموزش تغذیه به بیماران مبتلا به دیابت برای کنترل بهتر بیماری یک ضرورت میباشد. هدف از انجام مطالعه حاضر تعیین اثربخشی برنامه آموزشی ارتقای آگاهی تغذیهای روی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو با بهرهگیری از مدل اعتقاد بهداشتی بود. روشها: این پژوهش یک مطالعه مداخلهای نیمه تجربی بود که روی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی روستایی شهرستان گچساران انجام شد. برای این امر از مسؤولین مرکز بهداشت شهرستان گچساران مجوز اخذ گردید و با مراکز بهداشتی درمانی روستایی هماهنگی صورت گرفت. سپس به تصادف بیماران ۲ مرکز بهداشت به عنوان گروه مداخله و بیماران ۲ مرکز دیگر به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شد. به تعداد ۱۴۰ نفر از بیماران (۷۰ نفر در گروه شاهد و ۷۰ نفر در گروه مداخله) به صورت تصادفی ساده از بین بیماران جهت ورود به مطالعه انتخاب شدند. گروه مداخله آموزشهای مورد نظر را دریافت نمودند. در نهایت پس از گذشت ۳ ماه از انجام مداخله آموزشی از هر دو گروه ارزشیابی نهایی به عمل آمد. یافتهها: بعد از اجرای برنامه آموزشی اختلاف معنیداری در افزایش میانگین نمره آگاهی، شدت درکشده، حساسیت درکشده، منافع درکشده و خودکارامدی درکشده و کاهش موانع درکشده در بین بیماران گروه مداخله حاصل شد (۰۵/۰ > P). نتیجهگیری: نتایج مطالعه سودمندی اجرای برنامههای آموزشی در خصوص ارتقای آگاهی تغذیهای در بین بیماران گروه مداخله را نشان داد. واژههای کلیدی: آموزش تغذیه، مدل اعتقاد بهداشتی، دیابت نوع دو
بهزاد کرمی متین، فرید نجفی، نوذر محمدی، امین کرمی متین، الناز سلیمی، فاضل زینت مطلق،
دوره ۹، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: پیادهسازی مدیریت کیفیت در بیمارستان میتواند منجر به ارتقای سطح عملکرد خدمترسانی آن گردد. این مطالعه با هدف، بررسی تأثیر استقرار سیستم مدیریت کیفیت (۲۰۰۰-۹۰۰۱ ISO) بر اثربخشی خدمات در بیمارستان شهدای کرمانشاه انجام گرفت. روشها: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمهتجربی قبل و بعد بود که در بیمارستان شهدای کرمانشاه انجام گرفت. شاخصهای متوسط زمان بستری، میزان عفونت بیمارستانی، مرگ و میر، رضایت بیماران و کارکنان قبل و بعد از مطالعه مورد سنجش قرار گرفت. دادهها توسط نرمافزار آماری SPSS نسخه ۱۸ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتهها حاکی از افزایش میانگین نمره رضایت کارکنان و بیماران و همچنین کاهش میزان عفونتهای بیمارستانی، نسبت مرگ و میر به تعداد بیماران بستری شده و میزان متوسط مدت زمان بستری بعد از استقرار سیستم بود. نتیجهگیری: به نظر میرسد استقرار سیستم ۲۰۰۰-۹۰۰۱ ISO میتواند در ارتقای بهرهوری بیمارستان مفید و از نظر اقتصادی یک طرح با فایده- هزینه مناسب باشد. واژههای کلیدی: مدیریت کیفیت، اثربخشی، بیمارستان
مرسا زرودی، پروین میرمیران، اکبر فاضل تبار ملکشاه، محمدرضا میرزایی، قاسم اویس، نادر آهنگر، حسین آزاده، میر حسین سیدپور، مرتضی ایزدی، عذرا اخی، جمشید یزدانی،
دوره ۹، شماره ۱۳ - ( ویژه نامه تغذیه ۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: دیابت به عنوان عامل خطر بیماریهای مزمنی مانند قلبی عروقی با مرگ و میر بالا، مطرح است. شیوع دیابت در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران رو به افزایش است.در این مطالعه رابطه الگوهای غذایی غالب بادیابت نوع ۲ بررسی شد. روشها: در این مطالعه مورد شاهدی ۳۳۲ فرد (۱۱۰ مورد با دیابت تازه تشخیص داده شده و ۲۲۲ شاهد) به روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. دریافت های غذایی افراد با استفاده از یک پرسشنامه بسامد خوراک نیمه کمی معتبر ارزیابی گردید. شاخص های تن سنجی و فشار خون طبق دستورالعمل های استاندارد، اندازه گیری و نمایه توده بدن و نسبت دور کمر به دور باسن محاسبه گردید. نمونه خون سیاهرگی، جهت اندازهگیری متغیرهای متابولیکی جمعآوری گردید. جهت شناسایی الگوهای غذایی از روش تحلیل عاملی استفاده شد. رابطه الگوهای غذایی غالب با دیابت با روش رگرسیون لجستیک بررسی شد. یافتهها: سه الگوی غذایی غالب در افراد مورد مطالعه شناسایی شد: الگوی غذایی سالم (غنی از سبزیها، روغنهای گیاهی، ماهی، میوهها و مغزها)، الگوی غذایی مختلط (مصرف بالای نمک، گوشت امعا و احشا، میوههای خشک، مرغ، چای، لبنیات کمچرب و برخی سبزی) و الگوی غذایی سنتی (مصرف بالای سیر، دوغ، لبنیات پر چرب، میوه های خشک، گوشت قرمز، غلات و چربی حیوانی). پس از تعدیل اثر متغیرهای مخدوشگر، افرادی که در بالاترین چارک الگوی غذایی مختلط و سنتی قرار داشتند به ترتیب از ۱۱۷% (نسبت شانس ۱۷/۲ و فاصله اطمینان ۹۵%: ۰/۱ تا ۵۰/۴) و ۱۱۳% (نسبت شانس ۱۳/۲ و فاصله اطمینان ۹۵%: ۰۳/۱ تا ۴۱/۴) شانس بیشتری برای ابتلا به دیابت نسبت به افراد پایینترین چارک برخوردار بودند، در حالی که چه در مدل خام و چه پس از تعدیل برای متغیرهای مخدوشگر ارتباط معنیداری بین تبعیت از الگوی غذایی سالم با دیابت مشاهده نشد. نتیجهگیری: الگوهای غذایی مختلط و سنتی شانس ابتلا به دیابت را در افراد مورد مطالعه افزایش داد واژههای کلیدی: الگوهای غذایی، دیابت نوع ۲، تحلیل عاملی
فاضل زینت مطلق، سید نصرالله حسینی، غلامرضا شریفی راد، تورج احمدی جویباری، عباس آقائی، ماری عطائی، ناصر حاتم زاده،
دوره ۹، شماره ۱۴ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: میزان ماندگاری در درمان نگهدارنده با متادون از شاخص های بسیار مهم در درمان اعتیاد می باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین نگرش و هنجارهای انتزاعی ماندگاری در درمان نگهدارنده با متادون در بین معتادان استان کهکیلویه و بویر احمد انجام گرفت. روشها: این مطالعه یک پژوهش توصیفی مقطعی می باشد که در بین معتادین مرد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد که در حال دریافت درمان نگهدارنده با متادون بودند، انجام شد. نمونه گیری به صورت سیستماتیک با انتساب متناسب از بین مراکز ترک اعتیاد موجود در هر یک از شهر های مختلف استان صورت گرفت. داده ها با بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS ویرایش ۲۱ مورد توصیف قرار گرفت. یافتهها: میانگین سن شرکت کنندگان ۹۴/۸±۵۸/۳۳ با دامنه ۱۶ تا ۵۳ سال بود. در بین سوالات سازه نگرش به ترتیب کاهش تاثیر آسیب مواد بر سلامتی، ارتباط بهتر با اطرافیان و کاهش هزینه های زندگی، و در بین سوالات سازه هنجارهای انتزاعی، تایید خانواده و تعداد دوستان درگیر متادون درمانی بیشترین میانگین را بدست آوردند. نتیجهگیری: به نظر می رسد افزایش باورهای نظیر کاهش آسیب، کاهش هزینه های زندگی و بهبود روابط و همچنین تاثیر حمایت های خانواده و دوستان برای ماندگاری بر درمان نگهدارنده با متادون در بین معتادان می تواند نقش موثری داشته باشد. واژههای کلیدی: عود، اعتیاد، متادون، نگرش، هنجارهای انتزاعی
علی رمضان خانی، مهناز خلفه نیل ساز، طاهره دهداری، حمید سوری، الهه توسلی، مهدی خزلی، فاضل زینت مطلق،
دوره ۹، شماره ۱۴ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: آسیبهای عابرین پیاده و کودکان یکی از دلایل مهم مرگ و ناتوانی است و پیشگیری از این امر نیازمند راهبردهای آموزشی و اجرای مداخلات جامع میباشد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر مداخله آموزشی بر مبنای نظریه رفتار برنامهریزی شده در ارتقا رفتارهای ایمن عبور از خیابان دانشآموزان چهارم ابتدایی شهر تهران انجام گردید. روشها: مطالعه به صورت کارآزمایی شاهددار تصادفی بر روی ۱۶۰ دانشآموز چهارم ابتدایی(۸۰ دختر و۸۰ پسر) که به صورت تصادفی از مدارس منطقه ۴ شهر تهران انتخاب شده بودند، در دو گروه آزمون و کنترل انجام شد. بعد از تعیین نیازها در چارچوب نظریه رفتار برنامهریزی شده، مداخله آموزشی طراحی و برای گروه آزمون به اجرا در آمد. ۲ ماه پس از اتمام مداخله آموزشی هر دو گروه پیگیری و در نهایت دادهها با استفاده از نرمافزار آماریی SPSS نسخه ۱۶ مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافتهها: در مرحله قبل از مداخله بین دو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیک، رفتار و سازههای نظریه رفتار برنامهریزی شده که شامل، قصد رفتاری، توانمندی درک شده، اعتقادات کنترلی، انگیزه پیروی، اعتقادات هنجاری، ارزشیابی پیامد و اعتقادات رفتاری بودند، تفاوت معنیدار وجود نداشت. پس از انجام مداخله، بین دو گروه آزمون و کنترل از نظر سازههای قصد رفتاری (۰۰۰۱/۰P<) ، توانمندی درک شده (۰۰۰۱/۰ P<)، اعتقادات کنترلی (۰۰۰۱/۰P<) ، انگیزه پیروی (۰۰۰۱/۰P<)، اعتقادات هنجاری (۰۰۰۱/۰P<)، ارزشیابی پیامد (۰۰۰۱/۰P<)، اعتقادات رفتاری (۰۰۰۱/۰P<) و رفتارهای ایمن عبور از خیابان (۰۰۰۱/۰P<) تفاوت معنیداری مشاهده شد. نتیجهگیری: یافتهها نشان داد که مداخله آموزشی بر مبنای نظریه رفتار برنامهریزی شده میتواند سبب ارتقا رفتارهای ایمن عبور از خیابان دانشآموزان گردد. واژههای کلیدی: آموزش بهداشت، نظریه رفتار برنامهریزی شده، عابرین پیاده، رفتار ایمن، دانشآموزان
علی افسر، سعید بشیریان، جلال پورالعجل، سید محمد مهدی هزاوه ای، الهه وطن نواز، فاضل زینت مطلق،
دوره ۹، شماره ۱۴ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: یکی از چالشهای عمده کنونی در درمان نگهدارنده با متادون میزان ماندگاری بر درمان یا پیشگیری از عود اعتیاد میباشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل موثر بر عود اعتیاد در بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی در مراکز درمان اعتیاد شهر همدان صورت گرفت. روشها: این مطالعه توصیفی مقطعی در بهار و تابستان سال ۱۳۹۲ بر روی ۳۸۴ نفر از بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون در مراکز درمان اعتیاد شهر همدان انجام شد. نمونهگیری به صورت طبقهبندی با انتساب متناسب انجام گرفت. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه طراحی شده بر اساس سازههای مدل اعتقاد بهداشتی و متغیرهای دموگرافیک بود و پرسشنامهها به صورت خودگزارشدهی و مصاحبه تکمیل شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۱۹ و بهرهگیری از آنالیز رگرسیون و کای دو صورت گرفت. یافتهها: میزان عود در بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون ۲/۴۸٪ بود. وسوسه، فشار دوستان، افسردگی و کم بودن دوز دارویی متادون از مهمترین دلایل عود بودند. آنالیز رگرسیون نشان داد سازههای حساسیت درک شده، منافع درک شده و خودکارآمدی پیشبینیکنندههای قویتری برای عود بودند. نتیجهگیری: با توجه به نتایج، به نظر میرسد مدل اعتقاد بهداشتی بتواند در برنامههای مداخلهای پیشگیری از عود کاربرد داشته باشد. واژههای کلیدی: عود سوء مصرف مواد مخدر، درمان نگهدارنده با متادون، مدل اعتقاد بهداشتی
مرتضی حقیقی، کیارش زینت مطلق، فاضل زینت مطلق، محمد حسین تقدیسی،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: بهبود ایمنی بیمار یک اولویت بینالمللی مشترک است چرا که خطاهای بسیار زیاد در حال حاضر در اعمال مراقبتی و درمانی بیمار در حال روی دادن هست که در نتیجه میلیونها نفر ممکن است از صدمات پزشکی حاصل از خطاهای پزشکی قابل اجتناب جان خود را از دست بدهند. در این مسیر این امر مشخص شده که فرهنگ ایمنی یک فاکتور اساسی موثر بر ایمنی بیمار است. هدف از این مطالعه ارزیابی فرهنگ ارایهدهندگان خدمات درمانی نسبت به ایمنی بیمار در میان کارکنان بیمارستان های شهر تهران میباشد. روشها: این مطالعه توصیفی مقطعی در سال ۱۳۸۹ بر روی ۳۴۸ نفر از پرسنل درمانی بیمارستانهای شهر تهران انجام گرفت. آزمودنیها به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شده و پرسشنامهای که شامل سه بخش کلی اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه فرهنگ ایمنی و ادراک کارکنان نسبت به ایمنی بیماران بود به صورت خودگزارش دهی از شرکتکنندگان تکمیل گردید. دادههای جمعآوری شده با نرمافزار SPSS نسخه ۱۶تجزیه و تحلیل گردید. یافتهها: یافتههای مطالعه حاضر نشان داد که ادراک کارکنان نسبت به فرهنگ ایمنی بیمار در بیمارستانها به صورت متوسط میباشد. بین نوع بیمارستان، سن، درجه تحصیلات، شغل، سابقه کاری با فرهنگ ایمنی بیمار رابطه معنیداری وجود داشت (۰۵/۰>P). نتیجهگیری: فرهنگ ایمنی بیمار در بیمارستانها به صورت متوسط میباشد. با توجه به این نتایج مداخلات لازم جهت ارتقا سطح فرهنگ ایمنی در این بیمارستان ضروری به نظر میرسد. واژههای کلیدی: فرهنگ ایمنی، ایمنی بیمار، کارکنان بیمارستان
هاجر رضایی، حسین فاضلی، مریم میرلوحی،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: مطالعه حاضر به بررسی کنترل کیفی محصولات پروبیوتیک عرضه شده در بازار ایران از نظر تعداد گونه لاکتوباسیلوس زنده و مقایسه آن با محصولات لبنی غیر پرووبیوتیک پرداخت. همچنین، سویههای جدا شده از نظر ادعای تولید کنندگان مبنی بر استفاده از گونه لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس مورد بررسی قرار گرفت.روشها: در این مطالعه، ۱۴ محصول لبنی پروبیوتیک و ۸ فرآورده لبنی غیر پروبیوتیک از بازار تهیه گردید. رقتهای مناسب از هر نمونه در سرم فیزیولوژی به دست آمد و ۱۰۰ میکرولیتر از رقتها به شکل کشت سطحی بر محیط آگاردار de Man, Rogosa and Sharpe (MRS) حاوی سیستئین هیدروکلراید تلقیح شد. پس از گرمخانهگذاری و شمارش کلنیها، از هر نمونه کشت، شش کلنی با خصوصیات مورفولوژیک متفاوت جداسازی شد. ایزولهها در محیط کشت MRS حاوی برموکرزول و سیستئین هیدروکلراید حداقل دو بار خالصسازی شدند. جهت تفرق سویههای پروبیوتیک از غیر پروبیوتیک، از آزمایش رشد در برابر X-Gal استفاده گردید.یافتهها: در محصولات پروبیوتیک، جمعیت لاکتوباسیلوس زنده در ماست، کفیر و پنیر به ترتیب ۷۰/۵، ۳۲/۶ و ۲۷/۶ لگاریتم واحد کلنی در گرم بود. در مقابل، میانگین جمعیت لاکتوباسیلوس در مورد کل نمونههای غیر پروبیوتیک مورد بررسی شامل ماست، دوغ و پنیر به ترتیب ۲۲/۵، ۶۰/۳ و ۶۲/۳ لگاریتم واحد کلنی در گرم شمارش شد. از ۱۴ محصول پروبیوتیک، ۵ نمونه (۳۵ درصد) واجد باکتریهایی با قابلیت رشد در حضور صفرا بودند.نتیجهگیری: اگرچه میانگین جمعیت لاکتوباسیلوس زنده در فرآوردههای پروبیوتیک لبنی نسبت به انواع غیر لبنی بیشتر است، اما این شاخص در بخش عمدهای از فرآوردههای لبنی که با عنوان پروبیوتیک در بازار ایران عرضه میشود، با حد استاندارد تفاوت زیادی دارد؛ به ویژه در برخی از برندهای تجاری ماست، میانگین شمارش لاکتوباسیلوسهای دارای قدرت رشد در حضور صفرا، از حداقل تعیین شده در قوانین پایینتر میباشد.
فاضل رجبی، مهدی جهانگیری، فاطمه توانا شولی، شیرین راستکار،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: وقوع حریق در ساختمانها، خسارتهای فراوانی را بر جوامع و افراد تحمیل میکند. این موضوع در ساختمانهای تجاری چندطبقه به دلیل بار زیاد مواد سوختنی، جمعیت زیاد و آموزشندیده، ارزش بالای ساختمان و تجهیزات درون آن و پیچیدهبودن تخلیه اضطراری و عملیات اطفای حریق بسیار اهمیت دارد. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی ریسک حریق در ساختمانهای تجاری چندطبقه شهر شیراز انجام شد. روشها: مطالعه مقطعی- توصیفی حاضر در ارتباط با ۲۲ ساختمان تجاری چندطبقه شهر شیراز که بهطور میانگین چهار طبقه داشتند، انجام شد. بررسی میدانی با استفاده از چکلیستهای استخراجشده از استاندارد NFPA ۱۰۱ (National Fire Protection Association) انجام شد و در ادامه، ریسک حریق از سه بعد الزامات کنترل حریق، الزامات راههای خروجی و الزامات ایمنی کلی حریق با استفاده از نرمافزار CFSES (Computerized Fire Safety Evaluation System) ارزیابی گردید. نتایج نهایی مطالعه نیز با استفاده از نرمافزار Excel ۲۰۱۳ تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان دادند که در بین پارامترهای ایمنی حریق مورد بررسی در ساختمانها، پارامتر سازه، بهترین وضعیت و پارامترهای کنترل دود و آبفشان، بدترین وضعیت را داشتند. علاوهبراین، نتایج نهایی ارزیابی ریسک حریق حاکی از آن بودند که ۵۰ درصد از ساختمانها در بعد کنترل حریق، ۷۳ درصد در بعد راههای خروجی و ۵/۴۵ درصد در بعد ایمنی کلی حریق، ریسک غیرقابلقبولی داشتند. بهطور کلی، ریسک حریق تنها در ۵ ساختمان (۷/۲۲ درصد) از ۲۲ ساختمان مورد بررسی در هر سه بعد قابلقبول بود. نتیجهگیری: وضعیت ایمنی حریق در ساختمانهای مورد بررسی نامطلوب بود؛ بنابراین انجام اقداماتی نظیر اصلاح وضعیت راههای خروجی، نصب سامانههای خودکار کشف، اعلام و اطفای حریق و تدوین و اجرای برنامه واکنش در برابر شرایط اضطراری ضروری میباشد.
طاهره بحرینی، محمد فاضل، زهرا اسفندیاری،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: اسیدهای چرب ترانس (TFAs: Trans Fatty Acids) یکی از عوامل اصلی خطر در بروز بیماریهای قلبی- عروقی میباشند. در ایران نیز همچون دیگر کشورهای جهان سعی بر آن است که میزان این ترکیب در غذا به حداقل برسد. در این ارتباط، پژوهش حاضر با هدف اصلاح فرمولاسیون کرم ویفر به روش مخلوط کردن روغن هیدروژنه (HO: Hydrogenated Oil)، روغن مایع کانولا (CO: Canola Oil) و بافتدهندهها به منظور دستیابی به ویژگیهای بهینه فیزیکوشیمیایی و بافتی با حداقل TFAs انجام شد. روشها: در مطالعه حاضر ۱۱ تیمار کرم ویفر با استفاده از درصدهای مختلف HO، CO و بافتدهندههای نشاسته و کربوکسی متیل سلولز (CMC: Carboxy Methyl Celloluse) تهیه شد و ویژگیهای فیزیکوشیمیایی محصول نهایی اندازهگیری گردید. تغییر در فرمولاسیون با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس دو طرفه توسط نرمافزار SPSS ۲۱ با سطح اطمینان ۹۵ درصد مورد مقایسه قرار گرفت. یافتهها: با افزایش میزان جایگزینی HO با CO، میزان رطوبت ثابت، عدد آنیزیدین در مقایسه با نمونه شاهدکاهش و مقادیر اسیدیته، پراکسید و اسید تیوباربیتوریک با افزایش همراه بود و از سفتی بافت کرم به طور چشمگیری کاسته شد. همچنین، میزان TFAs و اسیدهای چرب اشباع کاهش یافت؛ اما میزان اسیدهای چرب تک و چند غیر اشباعی با افزایش همراه بود. تفاوت معناداری در نوع بافتدهندهها و ویژگیهای مورد بررسی مشاهده نشد. نتیجهگیری: بهینهترین فرمولاسیون با جایگزینی ۲۰ درصد HO با CO مشاهده و مقدار TFAs در این وضعیت ۱ درصد بود. این فرمولاسیون را میتوان به تولید کنندگان صنایع غذایی جهت تولید کرم ویفر پپیشنهاد نمود.
دکتر عباس خدابخشی، دکتر فاضل محمدی مقدم، مهندس خاطره متقی، مهندس فریده باقرزاده،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: امروزه با توجه به گسترش فعالیتهای کشاورزی و وقوع خشکسالیهای پیاپی، استفاده از پسابهای شهری برای مصارف کشاورزی، راهحل مناسب و اقتصادی میباشد. با این حال، استفاده ایمن و مسؤولانه از این منابع مهم و حیاتی است. با توجه به این که از پساب تصفیهخانه فاضلاب شهری بروجن جهت آبیاری محصولات سیبزمینی، یونجه و گندم به صورت غرقابی استفاده میشود، در پژوهش حاضر امکان استفاده مجدد از پساب این تصفیهخانه مورد بررسی قرار گرفت.
روشها: در این مطالعه صورت توصیفی- تحلیلی که به مدت ۶ ماه انجام گردید، خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و میکروبی پساب تصفیهخانه فاضلاب شهری بروجن طبق روشهای استاندارد آزمایشهای آب و فاضلاب اندازهگیری شد و با استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست ایران و سازمان جهانی خوار و بار و کشاورزی (FAO یا Food and Agriculture Organization) مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: میانگین غلظت شاخصهای اکسیژن مورد نیاز بیوشیمیایی (Biochemical oxygen demand-۵ یا BOD۵)، اکسیژن مورد نیاز شیمیایی (Chemical oxygen demand یا COD)، کل جامدات محلول (Total dissolved solids یا TDS) در پساب مورد بررسی به ترتیب ۱۷/۱ ± ۰۰/۱۰، ۱۰/۴ ± ۱۹/۳۹ و ۷۰/۸ ± ۱۷/۵۱۳ میلیگرم در لیتر بود. میانگین شاخصهای شیمیایی کلرور، سولفات، فسفات، نیترات، نیتریت، سدیم، منیزیم، کلسیم، بیکربنات، کربنات و میانگین فلزات سنگین و قلیاییت پساب در محدوده استانداردهای استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست ایران و FAO قرار داشت. میانگین کدورت NTU، ۴۷/۱۶ ± ۲۷/۵۴ بود. این پساب از نظر نسبت جذب سدیم (Sodium adsorption ratio یا SAR) در گروه آبهای عالی و از نظر هدایت الکتریکی در گروه آبهای قابل قبول قرار داشت. میانگین غلظت فلزات سنگین کمتر از استاندارد تعیین شده بود. میانگین شاخصهای کلیفرم کل و کلیفرم مدفوعی بیش از استاندارد تعیین شده گزارش گردید. همچنین، در پساب خروجی تخم انگل شناسایی نشد.
نتیجهگیری: میانگین شاخصهای شیمیایی پساب تصفیهخانه فاضلاب شهر بروجن در محدوده استانداردهای استفاده از پساب در کشاورزی قرار دارد. با این حال، غلظت شاخصهای بیولوژیکی پساب بالاتر از حد استاندارد بود و در صورت تصفیه بیشتر از نظر میکروبی، میتوان از آن برای آبیاری محصولات کشاورزی خوراکی استفاده کرد