جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای فرشته زمانی علویجه

زهرا رئیسی، فرشته زمانی علویجه، عبدالرحیم اسدالهی، شراره رستم نیاکان کلهری،
دوره ۹، شماره ۱۴ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: کاهش سن اعتیاد و رشد سریع وابستگی به مواد در افراد زیر ۱۸سال، اولویت آموزش مهارتهای اجتماعی جهت پرهیز از مواد در این گروه را آشکار می سازد.  مطالعه حاضر به سنجش تاثیر آموزش مهارتهای اجتماعی برخودکارآمدی پرهیز از مواد مخدر در دانش آموزان پسر شهر اهواز پرداخته است. روش‌ها: این پژوهش نیمه تجربی برروی دانش آموزان پسر پایه اول دو دبیرستان ناحیه ۳ شهر اهواز با تخصیص تصادفی در سال تحصیلی ۹۲-۹۱ انجام شد. در هریک از مدارس آزمون و کنترل ۶۰ نفر(جمعاً۱۲۰نفر) به روش تصادفی انتخاب شدند. مداخله فقط درگروه آزمون، شامل آموزش مهارتهای اجتماعی در پرهیز از مواد مخدر باتلفیق سازه خودکارآمدی بندورا و مبتنی بر یادگیری فعال بود. هر دو گروه قبل و بعد از مداخله به پرسشنامه های خودکارآمدی پرهیز از مواد مخدر و مهارتهای اجتماعی پاسخ دادند. داده ها با آزمون تی مستقل و زوجی آنالیز گردید. یافته‌ها: میانگین خودکارآمدی آن پرهیز از مواد مخدر بین پسران دو گروه آزمون وکنترل در پیش آزمون تفاوت معناداری نداشت، اما در پس آزمون بین میانگین های دو گروه  تفاوت معناداری مشاهده گردید(۰۵/۰P<). مداخله آموزش موجب افزایش قابل توجه و معنادار میانگین نمره مولفه خودکارآمدی در موقعیت اجتماعی از۹۷/۲±۳۶/۱۸ به ۴۳/۱±۷۳/۱۹ (۰۰۱/۰=P) و خودکارآمدی در موقعیت هیجانی از۳۰/۱۰±۸۳/۵۸ به ۹۸/۲±۸۵/۶۳ (۰۰۱/۰=P) شد. نتیجه‌گیری: مداخله آموزشی در افزایش خودکارآمدی پرهیز از مواد مخدر به ویژه در موقعیت اجتماعی و هیجانی موثر بوده است. لذا آموزش مهارت‌های اجتماعی با هدف ارتقا خودکارآمدی پرهیز از مواد مخدر در موقعیت های فوق، می تواند به منزله رهیافت مقابله ای در آموزش نوجوانان مدنظر قرار گیرد. واژه‌های کلیدی: مهارت‌های اجتماعی، خودکارآمدی پرهیز از مواد مخدر، پسران دانش‌آموز، مداخله آموزشی، اهواز 
فریده ناصرپور، پروین شهری، فرشته زمانی علویجه، امل ساکی مالحی،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: انجام فعالیت فیزیکی منظم در حفظ و ارتقای سلامت جامعه تاثیر زیادی دارد. فعالیت فیزیکی منظم در بین دختران نوجوان کاهش یافته است و دلایل این امر به طور کامل مشخص نیست. مطالعه حاضر، با هدف مطالعه رفتار فعالیت فیزیکی دانش‌آموزان شهرستان امیدیه و عوامل پیش‌بینی کننده آن بر اساس مدل ارتقای سلامت Pender طراحی شد.روش‌ها: مطالعه به صورت مقطعی- تحلیلی بر روی ۴۳۰ دانش‌آموز دختر دبیرستانی با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای- تصادفی انجام گرفت. جمع‌آوری داده‌ها با کمک پرسش‌نامه‌ و تحلیل داده‌ها با آزمون‌های همبستگی، آنالیز واریانس و رگرسیون خطی صورت گرفت.یافته‌ها: از کل نمونه‌ها ۲۵ درصد در طول هفته گذشته هیچ فعالیت فیزیکی نداشتند‌ و فقط ۴/۴ درصد بین ۷-۶ روز در هفته به مدت ۳۰ دقیقه فعالیت فیزیکی انجام دادند. نمرات اکثر سازه‌های مدل Pender در حد میانگین نمره قابل کسب بود، اما نمره‌ برنامه‌ریزی برای عمل و خودکارامدی در نیمی از نمونه‌ها پایین‌تر از میانگین نمره‌ قابل اکتساب بود. سازه‌های مدل Pender با رفتار فعالیت فیزیکی رابطه‌ معنی‌دار داشت (۰۵/۰ > P). در کل ۲۴ درصد از تغییرات رفتار فعالیت فیزیکی با کمک سازه‌های مدل Pender قابل پیش‌بینی بود (۰۵/۰ > P).نتیجه‌گیری: رفتار فعالیت فیزیکی دختران نوجوان در سطح قابل قبولی قرار ندارد. این نکته می‌تواند زنگ خطری برای افزایش بیماری‌های مزمن در آینده‌ این جمعیت باشد و با توجه به این که اکثر سازه‌های الگوی ارتقای سلامت Pender با رفتار فعالیت فیزیکی مرتبط بوده‌، این امر می‌تواند دستمایه‌ای برای طراحی مداخلات مؤثر جهت افزایش این رفتار در نوجوانان باشد.
نسیم نریمانی، شراره رستم‌نیاکان کلهری، فرشته زمانی علویجه، هاشم محمدیان، آرش سلحشوری،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: هر ساله حوادث ترافیک در جاده‌های ایران هزاران کشته و زخمی بر جای می‌گذارد. از آن‌جا که رفتارهای ترافیک در بافت‌های مختلف فرهنگی- اجتماعی تفاوت دارد، لازم است تا نقش عوامل تسهیل‌گر اتخاذ رفتارهای مخاطره‌آمیز موتورسواران از جمله عوامل اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر عوامل اجتماعی بر تشدید و اصلاح رفتار مخاطره‌آمیز در موتورسواران انجام شد.روش‌ها: این مطالعه از نوع مقطعی- توصیفی- تحلیلی بود که از آذر تا بهمن‌ سال ۱۳۹۵ با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس انجام شد. نمونه‌ها را ۱۳۸ موتورسوار مراجعه‌کننده به ستاد ترخیص شهر تهران که موتورسیکلتشان به دلیل تخلف رانندگی توقیف ‌شده بود، تشکیل داد. داده‌ها به کمک پرسش‌نامه خودساخته که از تحقیقات قبلی استخراج‌ شده بود، جمع‌آوری گردید و سپس با استفاده از آزمون‌ ۲χ در نرم‌افزار SPSS مورد تجزیه‌ و تحلیل قرار گرفت.یافته‌ها: میانگین سنی مشارکت‌کنندگان ۵۰/۷ ± ۳۵/۲۶ سال (طیف سنی ۵۶-۱۶ سال) بود که ۴/۶۳ درصد آن‌ها مجرد بودند. همچنین، ۴/۲۶ درصد تحصیلات زیر دیپلم، ۳/۴۰ درصد دیپلم و ۳/۳۳ درصد تحصیلات دانشگاهی داشتند. بر اساس نتایج آزمون ۲χ، بین رفتار پلیس و اصلاح رفتارهای پرخطر موتورسواران ارتباط معنی‌داری وجود داشت (۰۰۴/۰ = P)، اما در سایر موارد مانند تأثیر دوستان و خانواده ارتباط معنی‌داری مشاهده نشد.نتیجه‌گیری: با توجه به این که شرکت‌کنندگان معتقد بودند که پلیس، خانواده، دوستان و سایر رانندگان بر اصلاح و یا تشدید رفتار مخاطره‌آمیزشان مؤثر می‌باشند، با مداخله در این عوامل می‌توان منجر به کاهش رفتارهای پرخطر راکبان موتورسیکلت شد.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله تحقیقات نظام سلامت می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Health System Research

Designed & Developed by: Yektaweb