دکتر هادی مختاری، دکتر مریم لاریجانی، دکتر سید محمد شبیری، دکتر بهمن سعیدیپور،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: مواد زاید نه تنها از نظر بهداشتی و زیست محیطی مشکلزا هستند، بلکه از لحاظ حمل و نقل، جمعآوری و دفع هم مسألهساز میباشند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخصهای تأثیرگذار در آموزش شهروندی جهت کمینهسازی و تفکیک از مبدأ پسماند در سال ۱۳۹۹ و در شهرستان خمین انجام شد.
روشها: این مطالعه از نظر هدف، اکتشافی بود و با روش پژوهش آمیخته و مبتنی بر استدلالی قیاسی- استقرایی صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق را خبرگان شامل استادان دانشگاهی و مدیران شهرداریها تشکیل داد. نمونهگیری به روش غیر احتمالی و به صورت هدفمند و ابزار جمعآوری دادهها، مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه Fuzzy Delphi بود. جهت تحلیل مصاحبههای تخصصی، روش کیفی مضمون به کار گرفته شد. همچنین، شاخصهای شناسایی شده با روش Fuzzy Delphi اعتبارسنجی گردید. تحلیل دادههای به دست آمده در فاز کیفی و کمی به ترتیب با استفاده از نرمافزارهای MAXQDA و MATLAB مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج مصاحبهها به روش تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل گردید. در مرحله کدگذاری باز، ۵۱۷ کد شناسایی شد. در نهایت، از طریق کدگذاری محوری، ۱۱ طبقه (مقوله اصلی) و ۴۵ شاخص (مقوله فرعی) به دست آمد.
نتیجهگیری: جهت آموزش شهروندی جهت کمینهسازی و تفکیک از مبدأ پسماند، به یک بسترسازی متناسب با اهداف آموزشی نیاز است. در این میان، اصول آموزش برنامه درسی و تعیین اهداف رفتاری آموزشی از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. همچنین، نیازسنجی مناسب آموزشی و اصول انتخاب محتوای آموزشی و سازماندهی آن در جهت دستیابی به اهداف آموزش شهروندی، یک عامل تسهیلکننده است. به طور کلی، اصول انتخاب روشهای یاددهی- یادگیری و رویکردهای مبتنی بر آن و در نظر گرفتن تحلیل و تعیین نظام ارزشیابی و نقش معلم در محیط آموزشی مناسب، منجر به ایجاد احترام و مسؤولیتپذیری نسبت به محیط زیست در دانشآموزان مقطع متوسطه دوم خواهد شد.