نسرین زمانی فروشانی، یداله زرگر، مهناز مهرابیزاده هنرمند،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله شناختی در بهبود خودتنظیمی و کارکردهای اجرایی کودکان دارای مشکلات رفتاری برونیسازی انجام شد.روشها: طرح این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دو ماهه بود. ۳۰ کودک ۹ تا ۱۲ ساله دارای مشکلات برونیسازی بر اساس نقطه برش سیاهه رفتاری کودکان (Child Behavior Checklist یا CBCL) و به روش نمونهگیری در دسترس، از میان دانشآموزان مدارس ابتدایی شهر اهواز انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه ۱۵ نفره شاهد و آزمایش قرار گرفتند. خودتنظیمی و کارکردهای اجرایی شامل حافظه فعال، انعطافپذیری شناختی و بازداری از پاسخ طی سه مرحله ارزیابی شد. مداخله شناختی در ۱۲ جلسه بر روی کودکان گروه آزمایش اجرا گردید. پس از اتمام جلسات و دو ماه پس از اتمام مداخله، خودتنظیمی و کارکردهای اجرایی کودکان شرکتکننده در گروههای آزمایش و شاهد مورد بررسی قرار گرفت. دادهها با استفاده از آزمون Repeated measures ANOVA در نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.یافتهها: نتایج آزمون Repeated measures ANOVA نشان داد که مداخله شناختی تأثیر معنیداری در بهبود خودتنظیمی هیجانی و رفتاری و کارکردهای اجرایی شامل حافظه فعال، انعطافپذیری شناختی و بازداری از پاسخ داشت (۰۰۱/۰ = P). اثر این مداخله در مرحله پیگیری نیز برای خودتنظیمی هیجانی و رفتاری، حافظه فعال، انعطافپذیری شناختی و بازداری از پاسخ پایدار بود (۰۰۱/۰ = P).نتیجهگیری: با توجه به اهمیت مهارتهای خودتنظیمی و کارکردهای اجرایی در روابط اجتماعی، ارتباط با همسالان و موفقیتهای تحصیلی، استفاده از مداخلات شناختی میتواند راهبرد مؤثری در کاهش مشکلات رفتاری کودکان و در نهایت، بهبود عملکرد تحصیلی و اجتماعی آنها باشد.