۴ نتیجه برای عوامل خطر
نادیا محمدی دشتکی، مهرداد حسینپور، محمدرضا مرآثی،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: ناهنجاریهای مادرزادی، یکی از علل ناتوانی و مرگ نوزادان است. پژوهش حاضر به منظور تعیین میزان بروز ناهنجاریهای مادرزادی عمده و ارتباط آنها با برخی عوامل مرتبط در نوزادان در بدو تولد انجام شد.
روشها: در این مطالعه مقطعی، تمام نوزادان متولد شده در بیمارستانهای استان چهارمحال و بختیاری در سال ۱۳۹۵، از نظر وجود ناهنجاری مادرزادی عمده در بدو تولد مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات ثبت شده در پرونده شامل مشخصات والدین و نوزاد بود که از سامانه مادر و نوزاد استخراج گردید. دادهها با استفاده از مدل خطی تعمیم یافته (Poisson regression) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: از ۱۹۶۶۶ نوزاد مورد بررسی، ۶۳ نوزاد (۳/۲ در هزار) دچار ناهنجاری مادرزادی عمده در بدو تولد بودند. در مدل خام، ارتباط معنیداری بین متغیرهای سن جنینی نوزاد، وزن و قد نوزاد و دور سر نوزاد هنگام تولد با بروز ناهنجاری مادرزادی وجود داشت. در برازش مدل ۱، ارتباط معنیداری بین محل سکونت با بروز ناهنجاری مادرزادی مشاهده شد و در برازش مدل ۲، بروز ناهنجاری مادرزادی با سن جنینی نوزاد، وزن نوزاد و دور سر نوزاد هنگام تولد مرتبط بود.
نتیجهگیری: در تعدادی از ناهنجاریهای مادرزادی، با تشخیص اولیه و درمان میتوان از ایجاد ناتوانی و معلولیت پیشگیری کرد. بنابراین، تأکید بر آموزش همگانی جهت در نظر گرفتن سن مناسب بارداری، تغذیه مناسب قبل از بارداری و در دوران بارداری و تأکید بر مراقبتهای قبل از بارداری و حین بارداری به منظور پیشگیری از بروز ناهنجاریهای مادرزادی، الزامی به نظر میرسد.
زهره همدانی، فریبا حقانی، رویا کلیشادی،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: آموزشهای مدرسهای، تأثیر بسزایی در ارتقای آموزشهای سلامت ایفا میکنند. هدف از انجام پژوهش حاضر، تحلیل عوامل تأثیرگذار بر آموزشهای پیشگیری از بیماریهای غیر واگیر از نگاه شاغلین در مدارس شهر اصفهان بود.
روشها: این مطالعه با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای مرسوم انجام شد. مشارکتکنندگان را ۱۹ نفر از شاغلین مدارس شهر اصفهان در سال تحصیلی ۹۷-۱۳۹۶ تشکیل دادند که با روش نمونهگیری هدفمند و تنوع حداکثری انتخاب شدند. روش جمعآوری دادهها، مصاحبه نیمه ساختار یافته و روش تحلیل دادهها، تحلیل محتوای استقرایی بود.
یافتهها: کدهای به دست آمده در ۸ طبقه اصلی و ۲۳ طبقه فرعی قرار داده شد. طبقات اصلی شامل «تأثیر سیاستگذاریهای کلان سلامت بر کارامدی آموزشها، نظام سلامت استراتژیک، نقش نظام آموزشی در ارتقای سلامت، یادگیری غیر رسمی، نقش مدارس در الگوی تغذیهای سالم و توسعه فعالیت جسمانی، استراتژیهای پیشگیرانه در ارتقای سلامت، سبک زندگی؛ پدیدهای چند عاملی با برهمکنش متقابل و تأثیر استرس و افسردگی بر سلامت» بود.
نتیجهگیری: شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آموزشهای مدرسهای و بهروز کردن آنها، عوامل مؤثری در کارامدی برنامههای آموزش پیشگیری از بیماریهای غیر واگیر میباشد.
مریم جلالپور، محمد جواد طراحی، قاسم یادگارفر،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: سرطانهای دستگاه گوارش یکی از پرخطرترین و شایعترین نوع سرطان در ایران میباشد. این بیماری در مری، معده، کولون و رکتوم شیوع بیشتری دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان آگاهی، نگرش و عملکرد بهورزان شاغل در خصوص عوامل خطر سرطانهای دستگاه گوارش انجام شد.
روشها: در این مطالعه مقطعی، تمام ۱۷۵ بهورز زن و مرد شاغل در مراکز بهداشت شماره ۱ و ۲ اصفهان مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از پرسشنامه استاندارد که میزان آگاهی، نگرش و عملکرد بهورزان را مورد سنجش قرار داد، جمعآوری گردید. نمرات خام آگاهی، نگرش و عملکرد با یک تبدیل خطی به نمرات استاندارد صفر تا ۱۰۰ تبدیل و با میانگین، انحراف معیار، حدود اطمینان ۹۵ درصد، میانه و دامنه چارکی توصیف شد. دادهها با استفاده از آزمون One-way ANOVA در نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: میانگین نمرات آگاهی برای کل شرکتکنندگان، ۳/۶۹ درصد [۸۹/۷۱-۸۵/۶۶ = (Confidence interval) CI ۹۵ درصد]، میانگین نمرات نگرش ۹/۷۳ درصد (۴۶/۷۵-۵۲/۷۲ = CI ۹۵ درصد) و میانگین نمرات رفتار ۳/۳۵ درصد (۲۳/۳۷-۴۳/۳۳ = CI ۹۵ درصد) بود. اختلاف میانگین نمرات آگاهی، نگرش و رفتار بهورزان بر حسب جنسیت، وضعیت تأهل، سابقه فامیلی، ابتلا به بیماریهای التهابی روده و سطح درامد معنیدار نبود، اما میانگین نمرات رفتار افراد با سطح سواد دیپلم و زیر دیپلم معنیدار بود (۰۴۶/۰ = P). با افزایش سن، نمره رفتار افزایش داشت (۰۰۷/۰ = P). همبستگی مثبت خطی معنیداری بین سابقه کار و نمره رفتار (۰۰۴/۰ = P، ۲۱۸/۰ = r) مشاهده شد و ارتباط جنسیت با رفتار تغذیهای معنیدار بود (۰۳۹/۰ = P). میانگین نمرات آگاهی افرادی که نیاز به تست دورهای دارند، ۶/۷۶ بود و نسبت به افرادی که نیاز به تست دورهای ندارند، با اختلاف زیادی معنیدار بود (۰۲۶/۰ = P).
نتیجهگیری: با افزایش سن و سابقه خدمت، نمره رفتار افزایش پیدا کرد. همچنین، میانگین رفتار تغذیهای در بهورزان مرد نسبت به بهورزان زن کمتر بود. افرادی که نیاز به تست دورهای دارند، آگاهی بالاتری داشتند. بنابراین، علاوه بر دانشافزایی، به اتخاذ سایر سیاستهای بهداشتی نیاز است تا بتوان با غلبه بر موانع انجام رفتارهای پیشگیرانه، نه تنها عملکرد بهورزان، بلکه با خدماترسانی به جمعیتهای تحت پوشش، مشارکت مردم را در برنامههای غربالگری سرطان کولورکتال افزایش داد.
فریده خسروی، مریم سالاری، جمشید جمالی،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۴ )
چکیده
مقدمه: پیک هفتم بیماری کرونا نشان دهنده جدیدترین موج همهگیری کووید ۱۹ در ایران میباشد که به طور عمده توسط زیرشاخههای امیکرون مشخص میشود. با توجه به تأثیر متقابل عوامل مرتبط در مرگ و میر ناشی از کووید ۱۹، استفاده از یک تکنیک آماری پیشرفته مانند رگرسیون لجستیک مؤلفه اصلی، امکان طبقهبندی و ارزیابی این متغیرها را فراهم میکند و در عین حال، دقت پیشبینی را بهبود میبخشد و مسایلی مانند چند خطی بودن که اغلب در رگرسیون سنتی وجود دارد را کاهش میدهد.
روشها: در این مطالعه مقطعی، دادههای ۸۹۹۴ بیمار از سامانه پایش دادههای مراقبتهای درمانی بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد در بازه زمانی تیر تا شهریور سال ۱۴۰۱ استخراج گردید. جهت شناسایی مهمترین عوامل مرتبط بر مرگ بیماران، از رگرسیون لجستیک مؤلفه اصلی استفاده شد. دادهها در نرمافزار SPSS و سطح معنیداری ۰۵/۰ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: میانگین سنی شرکتکنندگان، ۳۰/۲۸ ± ۸۷/۵۰ سال بود. ارتباط معنیداری بین چندین متغیر از جمله مصرف مواد مخدر، تست کووید ۱۹، وجود تب بالا، دیسترس تنفسی، کاهش سطح هوشیاری، علایم گوارشی، اینتوباسیون، میزان PO۲، بیماری مزمن خون، سابقه پرفشاری خون، سرطان و دیابت با مرگ بیماران به دست آمد (۰۵/۰ > P). در مدل رگرسیونی، مؤلفههای فاکتورهای تنفسی و زمینهای به ترتیب ۶۲ و ۱۵ درصد با فواصل اطمینان ۸۶/۱-۴۱/۱ و ۳۰/۱-۰۱/۱ و مؤلفههای اینتوباسیون و درجه حرارت، شانس مرگ و میر را ۴۷/۲ برابر با فاصله اطمینان ۸۹/۲-۱۰/۲ افزایش داد (۰۵/۰ > P).
نتیجهگیری: شناسایی عوامل خطر برای ارایه دهندگان مراقبتهای بهداشتی ضروری است تا زیرجمعیتهای بیماران آسیبپذیر را شناسایی نمایند، کیفیت مراقبت را افزایش دهند، مداخلات درمانی را اولویتبندی کنند و منابع را به طور مؤثر تخصیص دهند.