1- دانشیار، گروه آموزش بهداشت و ارتقای سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
2- دانشجوی دکتری آموزش بهداشت، گروه آموزش بهداشت و ارتقای سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
3- مربی، گروه اپیدمیولوژی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی کردستان، کردستان، ایران
چکیده: (989 مشاهده)
مقدمه: سرطان دستهای از بیماریها میباشد که با رشد کنترل نشده سلولی، تهاجم به بافتهای موضعی و متاستاز سیستمیک مشخص میشود. میزان بروز سرطان طی 50 سال گذشته به طور یکنواخت افزایش یافته است. تغذیه، فعالیت بدنی و روحیه امیدوارانه از فاکتورهای بسیار مهم در بیماری سرطان میباشند که متأسفانه بیماران آگاهی و نگرش صحیحی در زمینه این مسایل ندارند. در این پژوهش به جای تزریق و انتقال یک سویه مطالب آموزشی، بیماران و خانواده آنان با به کارگیری روش PBL (Problem based learning) به مشارکت فعال در فرایند یادگیری دعوت شدند. این روش در حقیقت نوعی آماده کردن فراگیر برای زندگی است زیرا زندگی، مواجه شدن با مسایل و کوشش برای حل آنها میباشد. هدف از این پژوهش ارتقای آگاهی و تغییر نگرش بیماران و خانواده آنان در خصوص اهمیت تغذیه و فعالیت بدنی در جریان بیماری و درمان آن میباشد. همچنین ارتقای امید در بیماران با به کارگیری روش یادگیری بر اساس حل مسأله (PBL) مدنظر میباشد. روشها: این مطالعه یک بررسی از نوع شاهددار اتفاقی شده (Randomized controlled trial (RCT)) میباشد. جمعآوری دادهها از طریق تکمیل پرسشنامه سنجش آگاهی و نگرش در قالب مدل بزنف و پرسشنامه امید هرث (Herth hope index (HHI)) قبل و بعد از مداخله در بیماران گروه مورد و شاهد (هر گروه 25 نفر) و همچنین تکمیل پرسشنامه سنجش آگاهی و نگرش در خانواده بیمار به عنوان مراقبین اصلی در دو گروه مورد و شاهد (هر کدام 25 نفر) صورت گرفت. مداخله آموزشی و ارتقایی برای بیماران و خانواده گروه مورد به صورت چهره به چهره و انفرادی و با روش PBL انجام شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS14، آزمونهای کای اسکویر (2χ) و آنالیز کوواریانس در سطح معنیداری 05/0 = α مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: میانگین نمره آگاهی در بیماران گروه مداخله به طور معنیداری بیش از گروه شاهد است (000/0 > P). همچنین انجام مداخله باعث مطلوبتر شدن وضعیت نگرش در گروه مداخله شده است (000/0 > P). میانگین نمرات نرمهای انتزاعی (12/0 = P) و فاکتورهای قادرسازی (08/0 = P) دو گروه، اختلاف معنیداری مشاهده نشد. میانگین نمرات امید در بیماران گروه مداخله به طور معنیداری بیش از گروه شاهد به دست آمد (008/0 > P). میانگین نمره آگاهی در خانواده بیماران گروه مداخله بیش از گروه شاهد به دست آمد (000/0 > P). همچنین انجام مداخله باعث بهبود وضعیت نگرش در خانواده گروه مداخله شد (000/0 > P). نتیجهگیری: مداخلات آموزشی و ارتقایی بر اساس روش PBL در افزایش آگاهی، بهبود نگرش و افزایش امید بیماران و خانواده آنان مؤثر هستند. بنابرین برای ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان، شایسته است ارایه خدمات آموزشی با روشهای مناسبی مانند PBL با مشارکت فعال بیمار و خانواده در فرایند بحث با برنامهریزی مدون انجام پذیرد. واژههای کلیدی: سرطان، یادگیری بر اساس حل مسأله (PBL)، آگاهی، نگرش، نرمهای انتزاعی، فاکتورهای قادرسازی، امید، مدل بزنف
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت دریافت: 1399/4/26 | پذیرش: 1390/9/24 | انتشار: 1390/9/24